داستان‌های من و پایان‌نامه (1) 🤓📓

اومدم سوار آسانسور بشم تا خودم رو برسونم سر قراری که با استاد راهنمای پایان نامه‌ام داشتم که یه دفعه...😯😃
یه دفعه چشمم به کتابهای داخل قفسه‌ی روبه روی درب آسانسور خورد، #کتاب صادقِین!!! 😃 این کتاب دقیقا برای این فصل از پایان‌نامه‌ بهش نیاز دارم.🥳🥳🥳
سریع ازش عکس گرفتم و چون آسانسور رسیده بود و میخواستم پیش استاد هم بدقول نباشم، دکمه شماره ۲ رو زدم درب بسته شد...
.
عکس را به استاد نشان دادم و با هیجان گفتم بررررم کتابخانه دانشگاه بگیرمش؟😊😀
استاد عکس رو نگاهی کردن و برگشتن به من گفتن: صادقَین🧐
من جواب دادم صادقِین😄
دوباره استاد گفت صادقَین🙄😑
و من دوباره جواب دادم صادقِین😐

استاد بهم گفتند یه بنده خدایی دم در سینما بلیط پاره میکرد، یه نفر بهش پول داد، پول رو پاره کرد🙃 الان شما همه چیز رو صادقِین می‌بینید😬😅

پ ن ۱:
#صادقِین : راستگویان؛ کسانی‌اند که در دین خدا از نظر عقیده، گفتار و رفتار صادق می‌باشند.
#صادقَین :
صادقَین لقبی است برای امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع)؛ همان‌گونه که به این دو امام، «باقرَیْن» نیز گفته می‌شود.

پ ن ۲: دعا کنید پایان‌نامه‌ام تموم بشه قبل از اینکه من تموم بشم😬🤪


#کتاب_تحلیل_فرهنگی_هویت_شیعی_در_عصر_صادقین

#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا بحق مهدی ان‌شاءالله ⚘
.
دیدگاه ها (۱۵)

خدایی کم مسیری نبوده‌هاااااحتی با انگشت دست هم روی اون خط که...

داستان‌های من و پایان‌نامه‌ (2) 🤓📓

رسانه و بازنمایی ابعاد شخصیتی امام علی ابن الحسین علیه ­السلام

ما ملت امام حسینیم

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۷غرغر کنان گفتم:دیگه نصف راه رو رفتیم میخوای بر...

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

ضربه ای از عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط