پارت
پارت ۱
ویو ناروتو:
ساعت ۶ صبح بود، از جام بلند شدم و اتاق رو مرتب کردم ؛ آشپزی کردن بلد نبودم پس مثل همیشه نان تست و شیر خوردم هنوز تا ساعت ۷ وقت داشتم حمام کردم صدای ساعت تمام اتاق را پر کرده بود آهی بلند کشیدم تنها بودم، همیشه تنها بودم و مردم منو نادیده میگرفتن ؛ یه سوال همیشگی تو ذهنم می پیچید ، چرا ؟ چرا من؟
از خونه اومدم بیرون مردم رفتن یه گوشه و مثل هروز شروع کردن:
مردم 👥:همونه ؟ اره همون دختره است .🗣 نبینم بری سمتش !😐 امیدوارم از دهکده بره🤨 هوکاگه چهارم بخاطر این مرد !💀 .......( بچه ها یادتون باشه ناروتو الان گنین هست و اکادمی رو تموم کرده)
ناروتو" به محل تمرین رسیدم کاکاشی سنسی دیر کرده بود ساکورا هم گیر داده بود به ساسکه( بچه ببینید من تو این فیک ساکورا رو تغییر دادم وگرنه من ساکورا رو دوست دارم فقط جهت زیبایی ساکورا رو یه ادم لوس و حسود کردم ولی ساکورا اینطوری نیست نیاین تو کامنتا بگین ساکورا خودش اینطوریه و اینا ساکورا رو تغییر دادم)
خوش به حالتون پدر و مادر دارید 🥺(تو دلش گفت ) یهو همه جا رو دود گرفت و ما رفتیم تو حالت اماده باش که دیدیم کاکاشی سنسه اومد بیرون ساکورا افتاد زمین و یه نفس از سر اسودگی کشید و گفت سنسی مارو ترسوندید. کاکاشی خندید و گفت ببخشید .
من که عین خیالم هم نبود ساسکه رو هم که میدونید چجوریه . هنوز یک ساعت تمرین کرده بودیم که هوکاگه ، سنسه رو خواست ......
چند ساعت بعد.....
ساکورا : چی ماموریت سطح بالا (گومن درجه ماموریت ها و یادم نیست ) ساسکه پرسید چه جور ماموریتی هست ؟
چند تا نکته درباره ی فیک هست
۱ خاندان اوچیها سالم هستن
۲ ناروتو ادم بده هست
۳ بعد از ماموریت ساسونارا زیاد میشه
۴ الان فیک جالب نیست ولی بعد از ماموریت جالب میشه و بعدش یواش یواش جذابیت میگیره
ویو ناروتو:
ساعت ۶ صبح بود، از جام بلند شدم و اتاق رو مرتب کردم ؛ آشپزی کردن بلد نبودم پس مثل همیشه نان تست و شیر خوردم هنوز تا ساعت ۷ وقت داشتم حمام کردم صدای ساعت تمام اتاق را پر کرده بود آهی بلند کشیدم تنها بودم، همیشه تنها بودم و مردم منو نادیده میگرفتن ؛ یه سوال همیشگی تو ذهنم می پیچید ، چرا ؟ چرا من؟
از خونه اومدم بیرون مردم رفتن یه گوشه و مثل هروز شروع کردن:
مردم 👥:همونه ؟ اره همون دختره است .🗣 نبینم بری سمتش !😐 امیدوارم از دهکده بره🤨 هوکاگه چهارم بخاطر این مرد !💀 .......( بچه ها یادتون باشه ناروتو الان گنین هست و اکادمی رو تموم کرده)
ناروتو" به محل تمرین رسیدم کاکاشی سنسی دیر کرده بود ساکورا هم گیر داده بود به ساسکه( بچه ببینید من تو این فیک ساکورا رو تغییر دادم وگرنه من ساکورا رو دوست دارم فقط جهت زیبایی ساکورا رو یه ادم لوس و حسود کردم ولی ساکورا اینطوری نیست نیاین تو کامنتا بگین ساکورا خودش اینطوریه و اینا ساکورا رو تغییر دادم)
خوش به حالتون پدر و مادر دارید 🥺(تو دلش گفت ) یهو همه جا رو دود گرفت و ما رفتیم تو حالت اماده باش که دیدیم کاکاشی سنسه اومد بیرون ساکورا افتاد زمین و یه نفس از سر اسودگی کشید و گفت سنسی مارو ترسوندید. کاکاشی خندید و گفت ببخشید .
من که عین خیالم هم نبود ساسکه رو هم که میدونید چجوریه . هنوز یک ساعت تمرین کرده بودیم که هوکاگه ، سنسه رو خواست ......
چند ساعت بعد.....
ساکورا : چی ماموریت سطح بالا (گومن درجه ماموریت ها و یادم نیست ) ساسکه پرسید چه جور ماموریتی هست ؟
چند تا نکته درباره ی فیک هست
۱ خاندان اوچیها سالم هستن
۲ ناروتو ادم بده هست
۳ بعد از ماموریت ساسونارا زیاد میشه
۴ الان فیک جالب نیست ولی بعد از ماموریت جالب میشه و بعدش یواش یواش جذابیت میگیره
- ۲.۵k
- ۱۲ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط