سناریو درخواستی 🎀🤍
سناریو درخواستی 🎀🤍
وقتی psm هستی ولی خجالت میکشی بهشون بگی (امان از این خجالتا)
تام : روی تخت بودی و به خودت میپیچیدی که یکی دستشو دورت حلقه کرد تام : چرا بهم نمیگی خب ؟😑 ا.ت : خجالت کشیدم... تام : من این خجالت مسخرتو درست میکنم ولی الان بچرخ سمت من و بله بقلت میکند (وایب تامی ...✨🫠)
دراکو : رو مبل کنار دراکو نشستی قرار بود باهم فیلم ببینید کنارش نشستی چند دقیقه اول خوب بود تا یک دفعه دلت تیر کشید ا.ت : آییی دلمم دراکو : چیشده ؟ پ.یودی؟ ا.ت : اوهوم 🥲 دراکو : چرا نگفتی ؟ مهم نیست من میرم برات قرص بیارم ✨🥲🫠
متیو / تئو : داستانه این دو بشر فرق میکنه.. tahrikes کرده بودی و داشت میبردت رو کار ... درحال بوس.یدنت بود که به زور از خودت جداش کردی ا.ت : بابا وحشی خفم کردی متاسفانه باید بگم نمیتونی اون کارو انجام بدی م.ت : چرا اونوقت؟ نگو که .. ا.ت : آره دقیقا همونه م.ت : خب چرا زودتر نگفتی ا.ت : اولن مگه میزاری بگم بعدم .. خجالت ..کشیدم 😶 م.ت : ای خداا چقدر مونده ا.ت : سه روز م.ت : خب خوبه کم مونده آها راستی چیزی نمیخوای درد نداری ؟ ا.ت : نه خوبم مرسی 🥲✨
انزو / ریگولوس : ا.ت : ا.رر برای چی گوشیتو کج گذاشتی رو میززز با داد * ا.ر : خدایا خودت کمکم کن باز چیشده ؟ ا.ت : چرا سر من داد میزنییی ا.ر : من داد نزدمم تو داری داد میزنی ا.ت : برو اصن من طلاق میخوام
ا.ر : من دوست پسرتم 😑😐 ا.ت : چرا هنوز منو نگرفتیی ا.ر : پ.یودی؟ ا.ت : اره😶 قرمز شدن * ا.ر : عه چیشد ؟ ا.ت : ... ا.ر : عیب نداره بیا بغلم و بوس بوس 😗🫂
خوشتون اومد ؟ لایک و کامنت یادتون نره بوس بوس بای 🥲🤧
وقتی psm هستی ولی خجالت میکشی بهشون بگی (امان از این خجالتا)
تام : روی تخت بودی و به خودت میپیچیدی که یکی دستشو دورت حلقه کرد تام : چرا بهم نمیگی خب ؟😑 ا.ت : خجالت کشیدم... تام : من این خجالت مسخرتو درست میکنم ولی الان بچرخ سمت من و بله بقلت میکند (وایب تامی ...✨🫠)
دراکو : رو مبل کنار دراکو نشستی قرار بود باهم فیلم ببینید کنارش نشستی چند دقیقه اول خوب بود تا یک دفعه دلت تیر کشید ا.ت : آییی دلمم دراکو : چیشده ؟ پ.یودی؟ ا.ت : اوهوم 🥲 دراکو : چرا نگفتی ؟ مهم نیست من میرم برات قرص بیارم ✨🥲🫠
متیو / تئو : داستانه این دو بشر فرق میکنه.. tahrikes کرده بودی و داشت میبردت رو کار ... درحال بوس.یدنت بود که به زور از خودت جداش کردی ا.ت : بابا وحشی خفم کردی متاسفانه باید بگم نمیتونی اون کارو انجام بدی م.ت : چرا اونوقت؟ نگو که .. ا.ت : آره دقیقا همونه م.ت : خب چرا زودتر نگفتی ا.ت : اولن مگه میزاری بگم بعدم .. خجالت ..کشیدم 😶 م.ت : ای خداا چقدر مونده ا.ت : سه روز م.ت : خب خوبه کم مونده آها راستی چیزی نمیخوای درد نداری ؟ ا.ت : نه خوبم مرسی 🥲✨
انزو / ریگولوس : ا.ت : ا.رر برای چی گوشیتو کج گذاشتی رو میززز با داد * ا.ر : خدایا خودت کمکم کن باز چیشده ؟ ا.ت : چرا سر من داد میزنییی ا.ر : من داد نزدمم تو داری داد میزنی ا.ت : برو اصن من طلاق میخوام
ا.ر : من دوست پسرتم 😑😐 ا.ت : چرا هنوز منو نگرفتیی ا.ر : پ.یودی؟ ا.ت : اره😶 قرمز شدن * ا.ر : عه چیشد ؟ ا.ت : ... ا.ر : عیب نداره بیا بغلم و بوس بوس 😗🫂
خوشتون اومد ؟ لایک و کامنت یادتون نره بوس بوس بای 🥲🤧
۸.۴k
۱۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.