هنوز ساعت نشده بود که باهم صحبت میکردیم و همدیگرو شناخ

هنوز ۴۸ ساعت نشده بود که باهم صحبت میکردیم و همدیگرو شناخته بودیم"!
نمیدونم از چی فرار میکردم ولی تند تند حرف میزدم،
یهو اسممو صدا زد،گفت:((طناز،چته؟))
گفتم:((منو میگی؟))
گفتش اره با خودتم کسی دیگ اینجا نیست که!
گفتم:(( هیچی چطور مگه؟))
گفت:((صدات ی طوریه،چیزی شده؟))
گفتم ک ن بابا چی بخاد بشه،من ک دارم میخندم!!
گفت:((اخه یجوری میخندی ک باید گفت،خنده‌ی تلخ من از گریه غم انگیزتر است.))
ربطی نداره ی ادمی رو چند مدته میشناسی..چ یکسال چ یک روز!
بعضی ادم ها ذاتن همدرد و هم صحبت زاده شدند!
دیدگاه ها (۱۳)

بش گفته بودم ک خواب دیدم پلاک شهادت بم دادن،گفتن اسمتو روش ب...

کل ایران همگی غمگین است..🖤😔#سردار_دلها

شب امتحان🤓از اون شبای سخت و مزخرف!یادگاری باشه واس ماه های ب...

JuSt TrY😎🔥#no_copy

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط