*اپدیت ممبرزشیپ آرمی
*اپدیت ممبرزشیپ آرمی
- یک روز از زندگی RM!
س. شلوار مورد علاقه شما دیگر اندازه نیست، اما گرسنه هستید - چه خواهید کرد؟!
نامجون: باید اون چربیهای اضافه رو کم کنیم! فعلا فقط یه لیوان آب میخورم
س. شخصی با ماشین کاملاً جدید شما تصادف کرد و فرورفتگی برجای گذاشت. چه خواهید کرد؟
نامجون: از ماشین پیاده میشم شماره تلفن رو عوض میکنم و با بیمه تماس میگیرم.
س. شما به تازگی یک شام تولد بزرگ در یک رستوران خورده اید و وقتی به خانه پدر و مادرتان می رسید، می بینید که میز ناهارخوری پوشیده از غذا، از جمله یک کاسه پر از برنج!
نامجون: راستش رو به پدر و مادرم میگم و در حد اعتدال غذا میخورم.
س. شما به عنوان یک فضانورد برای شرکت در یک ماموریت فضایی انتخاب شده اید که توجه جهانیان را به خود جلب می کند!
نامجون: ها؟ من به آنها می گویم که یک بار دیگر پرواز خواهم کرد، زیرا هنوز کاملاً آماده نیستم.
س. شما این شانس را داشتید که فیلمنامه یک سریال معروف را بخوانید که همه به آن علاقه دارند. اما جریمه لو رفتن و اسپویلر 100 میلیارد وون است...
نامجون: نمی خوانمش، چون حتماً همه چیز را اسپویل خواهم کرد.
س. به کیسه ای پر از پول برخورد کردید!
نامجون: میبرمش کلانتری.
س. شما یک ماشین زمان پیدا کردید.
نامجون: برمیگردم به گذشته.
س. شما یک جفت کفش خریدید که واقعاً دوست داشتید، فکر می کردید که ارزش آنها 200000 وون است. اما ناگهان متوجه شدم که در واقع 2000000 وون برای آن پرداخت کردم.
نامجون: هر چقدر هم که ندانسته انجام چنین خرید گرانی دردناک باشد... همچنان نگهش می دارم.
- یک روز از زندگی RM!
س. شلوار مورد علاقه شما دیگر اندازه نیست، اما گرسنه هستید - چه خواهید کرد؟!
نامجون: باید اون چربیهای اضافه رو کم کنیم! فعلا فقط یه لیوان آب میخورم
س. شخصی با ماشین کاملاً جدید شما تصادف کرد و فرورفتگی برجای گذاشت. چه خواهید کرد؟
نامجون: از ماشین پیاده میشم شماره تلفن رو عوض میکنم و با بیمه تماس میگیرم.
س. شما به تازگی یک شام تولد بزرگ در یک رستوران خورده اید و وقتی به خانه پدر و مادرتان می رسید، می بینید که میز ناهارخوری پوشیده از غذا، از جمله یک کاسه پر از برنج!
نامجون: راستش رو به پدر و مادرم میگم و در حد اعتدال غذا میخورم.
س. شما به عنوان یک فضانورد برای شرکت در یک ماموریت فضایی انتخاب شده اید که توجه جهانیان را به خود جلب می کند!
نامجون: ها؟ من به آنها می گویم که یک بار دیگر پرواز خواهم کرد، زیرا هنوز کاملاً آماده نیستم.
س. شما این شانس را داشتید که فیلمنامه یک سریال معروف را بخوانید که همه به آن علاقه دارند. اما جریمه لو رفتن و اسپویلر 100 میلیارد وون است...
نامجون: نمی خوانمش، چون حتماً همه چیز را اسپویل خواهم کرد.
س. به کیسه ای پر از پول برخورد کردید!
نامجون: میبرمش کلانتری.
س. شما یک ماشین زمان پیدا کردید.
نامجون: برمیگردم به گذشته.
س. شما یک جفت کفش خریدید که واقعاً دوست داشتید، فکر می کردید که ارزش آنها 200000 وون است. اما ناگهان متوجه شدم که در واقع 2000000 وون برای آن پرداخت کردم.
نامجون: هر چقدر هم که ندانسته انجام چنین خرید گرانی دردناک باشد... همچنان نگهش می دارم.
۷۶۸
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.