وقتی میفهمن کی تو رو کشته و میان سر خاکت و میکشنش
وقتی میفهمن کی تو رو کشته و میان سر خاکت و میکشنش
#سناریو_بی_تی_اس
#درخواستی
نامی: بعد از اینکه متوجه شد چیا توسط دوست صمیمی خودش کشتهشده تنها بخاطر اینکه یونا(دوست چیا) بهش حسادت میکنه با دستای خونی اومد سمت قبر سفید رنگت که با گل های رنگی تزئین شدن و شروع کرد باهات صحبت کردن
جین:پیش قبرت دراز کشیده و داره با دستای خونی که خبر قتل یک ساعت پیشش رو میده کنارت دراز کشیده و داره بهت حرف های عاشقانه میزنه
شوگا:مست کنار قبرت نشسته و با لباس های خاکیو خونی داره سیگار میکشه و باهات حرف میزنه*کشتمش چیا حالا می تونی تو آرامش کامل بخوابی درحالی که اون لعنتی تو آتیش جهنم در حال سوختن و عذاب کشیدنه
هوبی: همیشه به این فکر می کردم که یه آدم چجوری میتونه مرتکب قتل بشه اما حالا که خودم با دستای خودم یه آدم رو کشتم می تونم بفهمم که آدم حتی میتونهه بخاطر عشقش آدم بکشه
جیمین:کنار قبرت در حال درو دل باهاته* اون لعنتی رو خودم با دستای خودم کشتم حس خوبی داشت درحالی که می دونست هیچ شانسی برای زنده موندن نداره داشت دست و پا میزد (پوزخند) حالا وقتشه که بیام پیشت چیا و جعبه قرص های شیمیایی رو برداشت و با خالی کردن تعداد زیادی از قرص ها به زندگی خودش پایان داد
تهیونگ:بعد از کندن قبر یونا(کسی که چیا رو کشته) وسط جنگل به سمت قبرستونی که توش خاک شده بودی حرکت کرد و بعد مدتی به قبرستون رسید و کنار قبرت نشست و کیک تولد که نشون دهنده این بوده که قاتل چیا تو روز تولد چیا توسط معشوقه چیا کشته شده رو در آورد و تولد چیا رو جشن گرفت و بعدش با پرت کردن خودش از ساختمان ۸ طبقه روزش رو تموم کرد
جونگ کوک: در حالی که یونا داشت توسط دست های بزرگ جونگ کوک خفه میشد و التماس میکرد تا ولش کنه جونگ کوک با پوزخندی از روی خشم و تنفر به منظره رو به روش خیره شد و بعد از کشتن یونا کنار قبرت با کشیدن ماشه اسلحه به زندگی خودش خاتمه داد
#سناریو_بی_تی_اس
#درخواستی
نامی: بعد از اینکه متوجه شد چیا توسط دوست صمیمی خودش کشتهشده تنها بخاطر اینکه یونا(دوست چیا) بهش حسادت میکنه با دستای خونی اومد سمت قبر سفید رنگت که با گل های رنگی تزئین شدن و شروع کرد باهات صحبت کردن
جین:پیش قبرت دراز کشیده و داره با دستای خونی که خبر قتل یک ساعت پیشش رو میده کنارت دراز کشیده و داره بهت حرف های عاشقانه میزنه
شوگا:مست کنار قبرت نشسته و با لباس های خاکیو خونی داره سیگار میکشه و باهات حرف میزنه*کشتمش چیا حالا می تونی تو آرامش کامل بخوابی درحالی که اون لعنتی تو آتیش جهنم در حال سوختن و عذاب کشیدنه
هوبی: همیشه به این فکر می کردم که یه آدم چجوری میتونه مرتکب قتل بشه اما حالا که خودم با دستای خودم یه آدم رو کشتم می تونم بفهمم که آدم حتی میتونهه بخاطر عشقش آدم بکشه
جیمین:کنار قبرت در حال درو دل باهاته* اون لعنتی رو خودم با دستای خودم کشتم حس خوبی داشت درحالی که می دونست هیچ شانسی برای زنده موندن نداره داشت دست و پا میزد (پوزخند) حالا وقتشه که بیام پیشت چیا و جعبه قرص های شیمیایی رو برداشت و با خالی کردن تعداد زیادی از قرص ها به زندگی خودش پایان داد
تهیونگ:بعد از کندن قبر یونا(کسی که چیا رو کشته) وسط جنگل به سمت قبرستونی که توش خاک شده بودی حرکت کرد و بعد مدتی به قبرستون رسید و کنار قبرت نشست و کیک تولد که نشون دهنده این بوده که قاتل چیا تو روز تولد چیا توسط معشوقه چیا کشته شده رو در آورد و تولد چیا رو جشن گرفت و بعدش با پرت کردن خودش از ساختمان ۸ طبقه روزش رو تموم کرد
جونگ کوک: در حالی که یونا داشت توسط دست های بزرگ جونگ کوک خفه میشد و التماس میکرد تا ولش کنه جونگ کوک با پوزخندی از روی خشم و تنفر به منظره رو به روش خیره شد و بعد از کشتن یونا کنار قبرت با کشیدن ماشه اسلحه به زندگی خودش خاتمه داد
۱.۹k
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.