چو انتظاری

چَو انتظاری
(چشم انتظاری) 

ای عزیزم!بیقرارم، بیقراری تا وه کی؟ 
(ای عزیزم بیقرارم بیقراری تا به کی)

چُوَریدم بَورَوه، لحظه شِماری تا وه کی؟
 (منتظرت هستمم برگرد لحظه شماری تا به کی)

بَو له سر کَه انتظارم هام وه حسرت روژ و شو
 (بیا و این انتظار را به آخر برسان زیرا روزو شب همواره در حسرت تو هستم)

دی وه حسرت مِردمه، چَو انتظاری تا وه کی؟
(در حسرت دیدار تو مرده ام چشم انتظاری تا به کی)

خَو لَه چَه وِم بردیه یادت عزیزم بَوره وَه
 (خواب از چشمانم برده است یاد تو ای عزیزم برگرد)

تا وَه صو هر آخ کیشم آه و زاری تا وه کی؟
 (تا صبح همواره آه می کشم این آه و زاری تا به کی)

بی کَسِم دایِم له دُیوریت کَس له آماجم نیه
 (از دوری تو همیشه بی کَسَم و کسی هم در دسترسم نمی بینم)

بی کَسی تاوانی درده، درده داری تا وه کی؟
( تاوان بی کسی درد است این درد تا به کی)

عاشق بالای عزیزت ایی دل دیوانسه
( عاشق بالا بلندی زیبای تو دل دیوانه ی من است)

لیلیِ م مجنوندم دیوانه واری تا وه کی؟
( لیلی ام مجنون تو هستم دیوانه وار تا به کی)

راز عشقت فَره ساله دی بیسه کوره ی دِلم
( راز عشقت سالهای زیادی است که گره کور دل من شده است)

وه خدا صورم نمن دی راز داری تا وه کی؟
( به خدا دیگر طاقت و صبر ندارم راز این عشق تا به کی)
دیدگاه ها (۴)

وقتی تو نیستینه هست‌های ماچونان که بایدندنه بایدها…مثل همیشه...

مردم اینجا چقدر مهربانند!!دیدند کفش ندارم برایم پاپوش دوختند...

"دیروز" و "فردا" ؛دست به یکی کرده اند؛"دیروز" با خاطراتش مرا...

گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشودگاهی نمیشود که نمیشود که نمیشو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط