نشسته ام بنوسم فقط برای حسن

نشسته ام بنوسم فقط برای حسن
سه چار تا غزل تازه در هوای حسن

قمر، ستاره و شمس و غزل، قصیده و نور
طلوع می کند از گوشه عبای حسن

به حرمت نظر لطف حضرت زهرا
امیر عالم و آدم شود گدای حسن

خدا کند که شود حالمان دگرگون با
طنین روشن داودی صدای حسن

جمال یوسف کنعان کجا و یوسف ما
کجاست تیغ و ترنجی که خنده های حسن،

هزار بار دل انگیزتر ز یوسف هاست
هزار یوسف کنعان همه فدای حسن

نفس گرفت مسیحا ز بردن نامش
مسیح صاحب اعجاز شد ز حای حسن

اگر طبیب همیشه نگاه او باشد
مریض می شوم و می رسد دوای حسن

خدا خدای محمد خدا خدای علی است
خدا خدای حسین و خدا خدای حسن

حساب می کنم اصلا چه غصه ای دارم
به محشرم چو رسد دست من به پای حسن
دیدگاه ها (۳)

یا رب نصیب هیچ غریب دگر مکندردی که گیسوان حسن را سپید کرد

یاکریم اهل بیت.....مظلوم ومظلومتراز پدر ....السلام علیک یا ک...

از نجف پای پیاده چه صفایی دارد اربعینی که مرا کرب و بلا می‌ب...

دقت کردین که هیچ کس پیامی نمیفرسته که در باره امام حسن(ع) با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط