از نجف پای پیاده چه صفایی دارد

از نجف پای پیاده چه صفایی دارد
اربعینی که مرا کرب و بلا می‌بَریَم

روزه آن نیست که با جرعه ای افطار شود

روزه آن است که لب تشنه مرا می‌بَریَم

صحن بین الحرمین است همان سعی صفا

کعبه اینجاست ، صفا ، مروه ، چرا می‌بَریَم

یا رب این خون سر و خون گلو نذر حسین
خرم آن روز که با واعطشا می‌بَریَم

آن که زیر سُمِّ اسب تو را می خواند

گفت الحمد که راضی به قضا می‌بَریَم
دیدگاه ها (۱)

نشسته ام بنوسم فقط برای حسنسه چار تا غزل تازه در هوای حسنقمر...

یا رب نصیب هیچ غریب دگر مکندردی که گیسوان حسن را سپید کرد

دقت کردین که هیچ کس پیامی نمیفرسته که در باره امام حسن(ع) با...

جانم مولاهرکه آمدبه تماشای تو بی دل برگشت، دلربایی هنر شاه ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط