سناریو.....
سناریو.....
وقتی میان خونه و میبینن انقدر گریه کردی که خوابیدی و تو دستت تی*غه و بعضی از جاهای بدنت زخمیه
نامجون: چرا با خودت اینکارو میکنی( داد)
جین: اگه به فکر خودت نیستی به فکر من باش اگه تو نباشی من دیگه نمیتونم زندگی کنم( بغض)
یونگی: ۱/ ت خواهش میکنم دیگه اینکارو با خودت نکن( ناراحت میشه)
هوسوک:سانشاینم اگه مشکلی داری بیا به خودم بگو باشه؟
جیمین: نکن دیوونه شدی ها چرا این کارو کردی؟ ( داد)
۱/ت: ( بغض)
جیمین: وقتی میبینه که ۱/ ت ناراحت میشه میشینه پیشش و بغلش میکنه
تهیونگ:میره جعبه کمک های اولیه رو میاره و جاهای زخمیو پانسمان میکنه و بعد میشونتت پیش خودش و سرتو ناز میکنه.
جونگ کوک:بگو ببینم کی باعث شده بیبی گرلم اینجوری به خودش اسیب بزنه
وقتی میان خونه و میبینن انقدر گریه کردی که خوابیدی و تو دستت تی*غه و بعضی از جاهای بدنت زخمیه
نامجون: چرا با خودت اینکارو میکنی( داد)
جین: اگه به فکر خودت نیستی به فکر من باش اگه تو نباشی من دیگه نمیتونم زندگی کنم( بغض)
یونگی: ۱/ ت خواهش میکنم دیگه اینکارو با خودت نکن( ناراحت میشه)
هوسوک:سانشاینم اگه مشکلی داری بیا به خودم بگو باشه؟
جیمین: نکن دیوونه شدی ها چرا این کارو کردی؟ ( داد)
۱/ت: ( بغض)
جیمین: وقتی میبینه که ۱/ ت ناراحت میشه میشینه پیشش و بغلش میکنه
تهیونگ:میره جعبه کمک های اولیه رو میاره و جاهای زخمیو پانسمان میکنه و بعد میشونتت پیش خودش و سرتو ناز میکنه.
جونگ کوک:بگو ببینم کی باعث شده بیبی گرلم اینجوری به خودش اسیب بزنه
۵.۹k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.