نمی دانم کجای قصه ام رابدنوشتم ،صدای زجه ام راکم نوشتم ،غ
نمی دانم کجای قصه ام رابدنوشتم ،صدای زجه ام راکم نوشتم ،غرورم راسپرکردم به جای فریاد درخودشکستم وبازنوشتم ،به آخر سرخط که رسیدم ،آتش دردم شعله کردودفترم راهم سوختم .
۱.۳k
۰۵ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.