دستهایم رو به خداست !!
دستهایم رو به خداست !!
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
وقتی حضرت امیر (علیه السلام ) بدنیا آمد، فاطمه بنت اسد همانند سایر نوزادان علی (علیه السلام ) را قنداق می کرد و دستهای آن حضرت را در قنداق می بست . اما بعد از اینکه فاطمه به سراغ علی (علیه السلام ) می آمد، مشاهده می کرد دستهای آن حضرت بیرون از قنداق است و پارچه ها هم پاره شده است ، فاطمه بنت اسد دو پارچه مصری محکم آورد دستهای آن حضرت را محکم تر از قبل بست و آنگاه حضرت را در گهواره خود گذاشت ، حضرت امیر (علیه السلام ) با تکانی ، مجدد دستمال ها را پاره کرد و دست خود را از قنداق بیرون آورد، مجدد فاطمه بنت اسد با سه پارچه محکم دست های حضرت را می بندد، اجمالا تا هفت بار و هفت پارچه بر روی هم ، دست های حضرت را در قنداق می بندد باز حضرت دستان خود را باز می نماید. آنگاه حضرت علی (علیه السلام ) به مادر خود می فرماید.
مادر دست مرا رها کن ، دست علی باید باز باشد که به درگاه خدا دراز کند
غایة المرام
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
وقتی حضرت امیر (علیه السلام ) بدنیا آمد، فاطمه بنت اسد همانند سایر نوزادان علی (علیه السلام ) را قنداق می کرد و دستهای آن حضرت را در قنداق می بست . اما بعد از اینکه فاطمه به سراغ علی (علیه السلام ) می آمد، مشاهده می کرد دستهای آن حضرت بیرون از قنداق است و پارچه ها هم پاره شده است ، فاطمه بنت اسد دو پارچه مصری محکم آورد دستهای آن حضرت را محکم تر از قبل بست و آنگاه حضرت را در گهواره خود گذاشت ، حضرت امیر (علیه السلام ) با تکانی ، مجدد دستمال ها را پاره کرد و دست خود را از قنداق بیرون آورد، مجدد فاطمه بنت اسد با سه پارچه محکم دست های حضرت را می بندد، اجمالا تا هفت بار و هفت پارچه بر روی هم ، دست های حضرت را در قنداق می بندد باز حضرت دستان خود را باز می نماید. آنگاه حضرت علی (علیه السلام ) به مادر خود می فرماید.
مادر دست مرا رها کن ، دست علی باید باز باشد که به درگاه خدا دراز کند
غایة المرام
۱.۱k
۱۳ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.