میسراید پاییز

می‌سراید پاییز
واژه‌هایش لبریز

با‌دلی‌تنگ‌تر‌ از برگ بجامانده به خاک
می‌نویسد به تن پیر بلوط
در حضور باران
من ازین پیکر فرتوت جهان خواهم رفت

او به جنگل
به زمین
به تصاویر دگرگون می گفت
من از آیینه ی تاریک زمان خواهم رفت

می سراید پاییز
کوله بارش ناچیز
با همان حالت طوفانی و بارانی و پاک

در عبور فردا
در حضور یلدا
من ازین فصل دل انگیز خزان خواهم رفت


#محسن_مهرآسا
#خداحافظ_پاییز_عزیز
دیدگاه ها (۶)

.اعتراف میکنم دوست دارمَت !یک جور خاص ...کمی عاشق تر از حَوا...

بعضی ها را هرچقدر هـم که بخواهی ؛“تمام” نمی شوند ….همش به آغ...

میخواهم رویِ شانه هایت یک خانه درست کنمیک خانه یِ کوچکیک جای...

#پاییزچه غریبانه کرکره اش را پایین کشید..سه ماه زردی را به د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط