دیگر نمیگویم بما

دیگر نمیگویم بماڹ
نمیگویم رهایم نڪڹ
نمیگویم دوستم داشتہ باش…

عشقی ڪہ بہ التماﺱآلوده شود
مثڸ چینی بندزده
سڪہﺍی نمیﺍرزد…

خودت مرﺍبخواه و
عاشقم باش…
ڪہ ایڹ
التماﺱنمیخواهد...
دیدگاه ها (۱)

عاقلی بودم ک عشـق آمد امانم راگـرفتبنـدبنـد جسـم وجـان واستخ...

من مرده‌ام؛در من هوای هیچ کس نیست… .‌‎‎‌‌‌

وقتی فهمید میخوامش خندید و رفتالتماس و توی چشمام دید و رفتبا...

عشق کم است! من تو را برای هرچه هست؛هرچه که از عشق بهتر است،د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط