توای خدا
توای خدا
تکراری ترین"حضور" زندگی منی
ومن عجیب به آغوشت از آن سوی فاصله ها خو گرفته ام
خوگرفته ام؛ به آبی آسمانت، به اجابت های بیشمارت، به بخشش های سخاوتمندانه ات
خو گرفته ام به تماشا کردن و بوییدن گلهایی که هر بهار برایم می فرستی، به آفتابی که هر صبح به من هدیه میدهی
خدایا! وقتی ازمن گرفتی و بخشیدی، فهمیدم که معادله ی زندگی ، نه غصه خوردن برای نداشته هاست ونه شاد بودن برای داشته ها
می گویند چشمه ها در جاری شدن و علفها در سبز شدن معنی پیدا میکنند
خدایا بارها وبارها شکرت و الحمدالله..
تکراری ترین"حضور" زندگی منی
ومن عجیب به آغوشت از آن سوی فاصله ها خو گرفته ام
خوگرفته ام؛ به آبی آسمانت، به اجابت های بیشمارت، به بخشش های سخاوتمندانه ات
خو گرفته ام به تماشا کردن و بوییدن گلهایی که هر بهار برایم می فرستی، به آفتابی که هر صبح به من هدیه میدهی
خدایا! وقتی ازمن گرفتی و بخشیدی، فهمیدم که معادله ی زندگی ، نه غصه خوردن برای نداشته هاست ونه شاد بودن برای داشته ها
می گویند چشمه ها در جاری شدن و علفها در سبز شدن معنی پیدا میکنند
خدایا بارها وبارها شکرت و الحمدالله..
۱.۳k
۲۱ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.