ای علمدار رشیدم چه به هم ریخته ای

ای علمدار رشیدم چه به هم ریخته ای!
دست و پا میزنی و غم به دلم ریخته ای

سرو بودی همه ی برگ و برت زرد شدند
تا که دستان تو افتاد همه مرد شدند!

چه کس اینگونه به خود حقِّ جسارت داده؟
به روی قرص قمر ردِّ عمود افتاده

دستت افتاده و یک تیر به چشمت زده اند
نقش بر خاک شدی و همه شان آمده اند

بلبل خوش سخنم بال و پرت ریخته اند
روبهان شیر شدند و به سرت ریخته اند

ماه شب های سیاهم به چه روز افتادی؟
همه ی پشت و پناهم به چه روز افتادی؟

سرو رعنای برادر چقدر خم شده ای!
شاه شمشاد قدان!خرد شدی، کم شده ای

جانِ داداش بیا قلب حرم را نشکن
قوّت زانوی زینب! کمرم را نشکن

آب اگر ریخت عزیزم به فدای سرِ تو
کمر من شد اگر خم به فدای سر تو

تو اگر آب نیاری هم عزیزی عباس
و اگر دست نداری هم عزیزی عباس

هیچ کس آب نمی خواست فقط خیمه بیا
دختر فاطمه تنهاست فقط خیمه بیا

تو نمانی همه ی قوم سرم می ریزند
پاشو عباس نباشی به حرم می ریزند

قسمت می دهم ای یار بیا برگردیم
جان شش ماهه! علمدار بیا برگردیم

ترسم این است بمانی تو و تکرار شود
کوچه و سیلی و دیوار بیا برگردیم...

#للیک_یاحسین
#لبیک_یاابوالفضل
دیدگاه ها (۲)

نگو شهادتــــــــــــ ِعباس!!!بگو وضوی عشـــــــــ قاول دست ...

با دستِ بسته هست ولی دستْ بسته نیستگر چه سرش شکسته ولی سرْشک...

من گدایی درت را دوست می‌دارم حسینسائلان محضرت را دوست می‌دار...

..این نیزه های در بدنت میکشد مرااین لخته خون در دهنت میکشد م...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_288تا به خودم اومدم دی...

خون آشام عزیز (66)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط