دستتکانمیدادم

#دست_تکان_میدادم

من که خود را ز همین دور نشان میدادم
سختی اش بود، همانگونه که جان میدادم

آرزو بود برایم که بگیرم دستت
من برای تو ولی دست تکان میدادم

فاصله صحنه تلخیست که با این همه باز
من به عمرم که تمام است، زمان میدادم

هرشبی من اگر از پا به زمین افتادم-
با خیال تو به این خسته توان میدادم

هرکسی رفته چرا خاطره اش می ماند؟
باید این خاطره ها را به همان میدادم!

#حسین_حیدری"رهگذر"

۱۳۹۶/۴/۲۲

https://telegram.me/Heidari_official2
دیدگاه ها (۱)

حساب، بی حسابتو را به خواب دیدمت که می گرفتنم ز توتمام من تر...

#خسته_امصحبت از یار نکن، صحبت اغیار بس استاز غریبان تو بگو، ...

#مصلوبسمت من هرگز نیایی حالم اصلا خوب نیستهیچ کس مانند من قل...

من به آغوش تو یک حس تعهد دارم...تو نهان دل بکنی ، بی تو عیان...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط