سعدیا گفتی که مهرش میرود از دل ولی

سعدیا گفتی که مهرش می‌رود از دل ولی
مهر رفت و ماه آبان نیز آرامم نکرد
دیدگاه ها (۵)

بانو از خودت دست نکشخودت چتر باشخودت ابر باشخودت بارانشک نکن...

دیشب خواب دیدم تو آمده ای......و امروز گنجشکها چه شلوغبازاری...

دیر آمدے موسے...!دوره اعجازها گذشتہ است...!عصایت را بہ چارلے...

باید از خاطرات ترسیدمبادا باور زندگی را فلج کنند... کهوقتی خ...

مهر رفت و ماه آبان نیز آرامم نکرد...

مهرش ز دل به جانم گرکه کمی بیایدجمله جهان و هستی هردم خدا نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط