.
.
امیدی بر جماعت نیست! می خواهم رها باشم
اگر بی انتها هم نیستم بی ابتدا باشم
.
چه می شد بین مردم رد شوی آرام و نامرئی؟
که مدت هاست می خواهم فقط یک شب خدا باشم
.
اگر یک بار دیگر فرصتی باشد که تا دنیا-
بیایم، دوست دارم تا قیامت در کما باشم
.
خیابانها پر از دلدار و معشوقان سردرگم
ولی کو آنکه پیشش میتوانم بی ریا باشم؟
.
کسی باید بیاید مثل من باشد، خودم باشد
که با او جای لفظ مضحک من یا تو، ما باشم
.
یکی باشد که بعد از سالها نزدیک او بودن
به غافلگیر کردن های نابش آشنا باشم
.
دلم یک دوست می خواهد که اوقاتی که دلتنگم
بگوید: خانه را ول کن! بگو من کی، کجا باشم؟
#سید_سعید_صاحب_علم
امیدی بر جماعت نیست! می خواهم رها باشم
اگر بی انتها هم نیستم بی ابتدا باشم
.
چه می شد بین مردم رد شوی آرام و نامرئی؟
که مدت هاست می خواهم فقط یک شب خدا باشم
.
اگر یک بار دیگر فرصتی باشد که تا دنیا-
بیایم، دوست دارم تا قیامت در کما باشم
.
خیابانها پر از دلدار و معشوقان سردرگم
ولی کو آنکه پیشش میتوانم بی ریا باشم؟
.
کسی باید بیاید مثل من باشد، خودم باشد
که با او جای لفظ مضحک من یا تو، ما باشم
.
یکی باشد که بعد از سالها نزدیک او بودن
به غافلگیر کردن های نابش آشنا باشم
.
دلم یک دوست می خواهد که اوقاتی که دلتنگم
بگوید: خانه را ول کن! بگو من کی، کجا باشم؟
#سید_سعید_صاحب_علم
۹۳۰
۱۹ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.