کم کم ک آخر ر سی د اردی بهشت

کم کم ک آخر ر سی د اُردی بهشت ....
این کتاب کهنه را بازم نوشت ....
در هیاهوی بدان، مردان، زنان و قصه ها ....
همچنان من در پی یابیدن زیبا و زشت ....
گاه و گاهی برگ های کهنه را سر می زنم ....
تا که سوزانم حدیث ش ازغم و آن سرنوشت ....
در خیالم آن ستاره آن پرستوی نجابت می رسد ....
کوچ مان از سر شود در کوچه و دشت بهشت ....






شعر از خودم "م.ی" تقدیم ب اردیبهشتی ها
(عکس نوشته ها و برگ های دیگر این دفتر شعر مرا هم سر بزن...)


https://telegram.me/youplus



#عکس_نوشته #شعر #عاشقانه #دفتر_شعر #م_ی #هنر #تصویر #پس_زمینه #احساس
دیدگاه ها (۳۲)

من در این لحظه .. در این ساعت .. ب سان قطره و باران .. به ا...

من از طوفان من از دریا ... من از بی تابی و فردا ... از این...

امشب این نغمه ی غم، ساز سکوت، حال عجیب من در تاب و تب و ، دل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط