بمان

بمان!
" دوست_داشتنم"
هنوز بوی باران و کاهگِل می دهد،
بوی مدادِ جویده شده‌ی کودکی ام،
بوی گلبرگ های گلِ محمدیِ لای قرآن،
من تو را
قدِ انگشتانِ
دو دستم #دوست_دارم...!
دیدگاه ها (۳)

مثل ساحل آرام باش…خواهی دید که دیگرانمثل دریا بی قرارت می شو...

دیدمت از دور و قلبم در هوایت پر کشیدمرغ جلدت در خیالش سوی آغ...

چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن وقتی #جماعت خودش هزار رنگ است ....

چشم تو دیوانی از شور غزل های من استامشب از دیوان عشقت رو نما...

بمان...دوست داشتنم هنوز بوی باران و کاهگل می دهد... بوی مداد...

این نامه ی آخر استپس از آن نامه یی وجود نخواهد داشتاین واپسی...

ورق روشن وقت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط