گرچه بد رفتی

گرچه بد رفتی
و بد کردی
و بد خواهم دید
گرچه با خون خودم،
پشت دلم داغ زدید
با توام ای خطِ ابرویِ کجِ در تهدید
باز با این همه هر وقت
غمی شیهه کشید
من همین نبش چنار و چمنم
فکر نکن...

#علیرضا_آذر
دیدگاه ها (۳)

#حکایت 🌱 طاووس و زاغ 🌱 🌿 طاووسی و زاغی در صحن باغی فراهم...

امشب به کف دل دُر نایاب آمد«میلاد حسین» فخر احباب آمدگوئید ب...

دانسـت چـو با او بہ شـکایت سخنــم هسـت بر جست و بہ یڪ بوسه...

هفته‌های خالی‌ از لحظه‌های توروز‌هایِ بارانی که جای هیچکس خا...

تک پارتی درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط