تو حق نداری

تو حق نداری
عاشقِ کسی بمانی که سالهاست رفته
تو مالِ کسی نیستی که نیست
تو حق نداری
اسمِ دردهای مزمنت راعشق بگذاری
می‌توانی مدیونِ زخم‌هایت باشی اما
محتاجِ آنکه زخمیَت کرده نه!
دست بردار
از این افسانه‌های بی‌ سر و ته که به نامِ عشق
فرصتِ عشق رااز تو می‌گیرد،
آنکه تو را زخمیِ خود می‌خواهد
آدمِ تو نیست
آدم نیست و
تو سال‌هاست
حوای بی آدمی ...
حواست نیست
دیدگاه ها (۶)

عالم پراست از تو وخالیست جاے تو...!!!.

کبخند برایمکمی با چشم‌هایتبرای منزیباترین چشم اندازچشم‌های ت...

امشب اشعار بوسه هایم‌ را با پیانوی موزون نگاهتبه صدا در خواه...

دلم به وسعت تمام آن دوستت دارم هایی که میگفتی برایت تنگ است ...

واقعیت این است مردی که دلش را بین دو زن پخش میکند مردی نیست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط