مسافر تاکسی آهسته روی شونه راننده زد چون میخواست ازش

#🚕 مسافر تاکسی آهسته روی شونه راننده زد چون می‌خواست ازش یه سؤال به پرسه …
راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد.
نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس.
از جدول کنار خیابون رفت بالا.
نزدیک بود که چپ کنه
اما کنار یک مغازه توی پیاده رو متوقف شد…
برای چند ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد.
سکوت سنگینی حکم‌فرما بود تا اینکه راننده رو به مسافر کرد و گفت:
«هی مرد! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن، من رو تا سر حد مرگ ترسوندی!»
مسافر عذرخواهی کرد و گفت:
«من نمی دونستم که یه ضربه کوچولو این همه تو رو می ترسونه.»
راننده جواب داد:
«واقعاً تقصیر تو نیست. امروز اولین روزیه که به عنوان یه راننده تاکسی دارم کار می‌کنم،
🚑 آخه من ۲۵ سال راننده ماشین جنازه‌کش بودم.

#خوندی لایک یادت نره❤ 👑
دیدگاه ها (۳)

💎 گفتم بزن کنار مردک ,بزن کنار. ماشین مانند کشتی پهلو گرفت....

گوگولی ☺ 😊

#💎 خانومی تعریف میکرد:من و همسرم با هم بگو مگو کردیم؛از دست ...

#عالیههه

امروز دوباره دیدمش...بعد از ۱۸ سال!تو تاکسی،روی صندلی جلو نش...

امروز دوباره دیدمش...بعد از ۱۸ سال! تو تاکسی، روی صندلی جلو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط