گفته بودی که تماشاگر باغ دلمی

گفته بودی که تماشاگر باغ دلمی
لک شده دست تو از شاخه‌ی گیلاس چرا؟
از درختان دلم عشق بچین، نوبری است
فرصتی نیست بیا، کشتن احساس چرا؟

#مهدی_اخوان_ثالث
دیدگاه ها (۱)

روزی خواهی دانست دوستت دارمآن روز دور نیست در همین حوالیدر م...

باید یکی باشـــد که در حضــورش طعــمِ تلخیِ قهوه‌ات را نفهمی...

مـا یـار ندیده تــبِمعشوق کشیدیم... #صائب

من که با صاعقه‌ای می‌شکنم داس چرا؟بر دل از جور شما این همه آ...

عاشقی با تو قشنگ است بیا دل بدهیم فکر کن ! قافیه تنگ است بی...

دلم کنار تو یک کوه، شانه می خواهدو با تو گوشه ی دنجی شبانه م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط