زندگی آهسته تر من خسته ام

زندگی آهسته تر من خسته ام
کوله بار پاره ام را بسته ام...
زخم پایم درد دارد،صبرکن
تا کسی مرحم گذارد،صبرکن...
صبرکن در سایه بنشینم کمی
شاید از ابری ببارد شبنمی...
وادی رویای من اینجا نبود
روح من همبازی شب ها نبود...
صبر کن من راه را گم کرده ام
در سیاهی ها تلاطم کرده ام...
صبر کن تا راه را پیدا کنم
صبر کن تا کفش خود را پا کنم...
دیدگاه ها (۴)

ﺩﯾـﺮ ﺷـﻨـﺎﺧـﺘـﻤـﺖ !ﺗـﻮ ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺧـﻮﺏ ﺑـﻮﺩﯼ ...ﻭﻟـﯽ ﺧـﻮﺩﺕ ﻧـﺒـ...

عشق رابیمعرفت ' معنا مکنزر نداری ' مشت خودرا وا مکنگر نداری ...

یک لحظه دلم خواست ، که پهلویِ تو باشمبی محکمه، زندانیِ بازوی...

وقتی عاشق یه نفر هستی حتی اگه بهش نرسی هم نزار فرد دیگه وارد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط