عشق رابیمعرفت معنا مکن

عشق رابیمعرفت ' معنا مکن
زر نداری ' مشت خودرا وا مکن

گر نداری ' دانش ترکیب رنگ
بین گلها ' زشت یا زیبا مکن

خوب دیدن ' شرط انسان بودن است
عیب را در این وآن ' پیدا مکن

دل شود روشن ' زشمع اعتراف
با کس ار بد کرده ای ' حاشا مکن

ای که از لرزیدن دل ' آگهی
هیچ کس را ' هیچ جا رسوا مکن

زر بدست طفل دادن ' ابلهیست
اشک را ' نذر غم دنیا مکن

پیرو خورشید ' یا آئینه باش
هرچه عریان دیده ای ' افشا مکن
دیدگاه ها (۳)

گفته بودم می روی دیدی عزیزم آخرش !سهم ما از عشق هم شد قسمت ز...

تلنگر میزند امشبکسی بر سقف این خانهتویی باران؟تویی مهمان ناخ...

ﺩﯾـﺮ ﺷـﻨـﺎﺧـﺘـﻤـﺖ !ﺗـﻮ ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺧـﻮﺏ ﺑـﻮﺩﯼ ...ﻭﻟـﯽ ﺧـﻮﺩﺕ ﻧـﺒـ...

زندگی آهسته تر من خسته امکوله بار پاره ام را بسته ام...زخم پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط