ببخشید دیروز مهمون داشتم نتونستم بزارم
ببخشید دیروز مهمون داشتم نتونستم بزارم
__________
پارت ۸
عشق بعد از ازدواج
(صبح )
ویو ا. ت
خواب بودم که یه چیز نرم رو روی لب هام حس کردم که داره خیلی وحشیانه لبم رو میمکه چشام رو باز کردم که دیدم کوک عه
ویو کوک
ا.ت تو بغلم بود و من از خواب پاشده بودم موقع خواب خیلی مظلوم و کیوت عه داشتم بهش نگاه میکردم که نتونستم جلو خودم رو بگیر و لبم رو گذاشتم رو لبش و شروع کردم به مکیدن لبش که باعث شد از خواب بیدار شه ولی همراهی ایم نمیکرد پس منم وحشیانه تر لبش رو مکیدم که مجبور شد همراهی کنه
بعد از ده دقیقه
ویو ا.ت
دیگه نفس کم اورده بودم ولی کوک اینجوری به نظر نمیرسید سعی کردم ازش جدا شم که نزاشت پس با دستای مشت شدم اروم به سینش ضربه زدم
ویو کوک
متوجه اینکه ا.ت نفس کم اورده شده عه بودم ولی نمیتونستم ازش جدا بشم اخه طعم لبش خیلی خوبه عه ولی وقتی با دستاش به سین ام ضربه زد دستاش رو گرفتم و بردم بالا سرش و با یه دست نگه داشتم و بعد ازش جدا شدم و اون یکی دستم رو از بالای دستش تا شکمش کشیدم پایین و گفتم
کوک = کیتن طعم لبت خیلی خوشمزست
ا.ت = از روم بلند شو عوضی لب ام خون اومده
کوک = کیتن این تقصیر طعم لب خودت عه که نمیزاشت ازت جدا شم
ا.ت= عوضی
کوک = کیتن حس نمیکنی با همسرت بد حرف میزنی
ا.ت = همسر زوری درسته
کوک = کیتن تو الان مال منی چه به زور چه با عشق اینو تو سرت فرو کن
دیگه هیچ حرفی نزد منم از روش پاشدم
نظرتون راجب این پارت؟
شرایط پارت بعد
کامنت ۲۰
لایک ۱۵
__________
پارت ۸
عشق بعد از ازدواج
(صبح )
ویو ا. ت
خواب بودم که یه چیز نرم رو روی لب هام حس کردم که داره خیلی وحشیانه لبم رو میمکه چشام رو باز کردم که دیدم کوک عه
ویو کوک
ا.ت تو بغلم بود و من از خواب پاشده بودم موقع خواب خیلی مظلوم و کیوت عه داشتم بهش نگاه میکردم که نتونستم جلو خودم رو بگیر و لبم رو گذاشتم رو لبش و شروع کردم به مکیدن لبش که باعث شد از خواب بیدار شه ولی همراهی ایم نمیکرد پس منم وحشیانه تر لبش رو مکیدم که مجبور شد همراهی کنه
بعد از ده دقیقه
ویو ا.ت
دیگه نفس کم اورده بودم ولی کوک اینجوری به نظر نمیرسید سعی کردم ازش جدا شم که نزاشت پس با دستای مشت شدم اروم به سینش ضربه زدم
ویو کوک
متوجه اینکه ا.ت نفس کم اورده شده عه بودم ولی نمیتونستم ازش جدا بشم اخه طعم لبش خیلی خوبه عه ولی وقتی با دستاش به سین ام ضربه زد دستاش رو گرفتم و بردم بالا سرش و با یه دست نگه داشتم و بعد ازش جدا شدم و اون یکی دستم رو از بالای دستش تا شکمش کشیدم پایین و گفتم
کوک = کیتن طعم لبت خیلی خوشمزست
ا.ت = از روم بلند شو عوضی لب ام خون اومده
کوک = کیتن این تقصیر طعم لب خودت عه که نمیزاشت ازت جدا شم
ا.ت= عوضی
کوک = کیتن حس نمیکنی با همسرت بد حرف میزنی
ا.ت = همسر زوری درسته
کوک = کیتن تو الان مال منی چه به زور چه با عشق اینو تو سرت فرو کن
دیگه هیچ حرفی نزد منم از روش پاشدم
نظرتون راجب این پارت؟
شرایط پارت بعد
کامنت ۲۰
لایک ۱۵
۷.۵k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.