(استاد وحشی من) پارت۱
(استاد وحشی من) پارت۱
اوما:ا.ت پاشو برو دانشگاه دیر
شد
ا.ت:اوف مامان باشه باشه آها راستی خودمو معرفی نکردم من ا.ت هستم ۲۲ سالمه تازه قرار برم مدرسه چون اومدم توی شهر دیگه استرس دارم ولی خیلی خوشحالم
سلام من جئون جونگ کوک هستم ولی دوستام بهم میگن کوک(همون اعضا )
من ۳۰ سالمه استاد یک دانشگاه هستم من خیلی خشن و وحشی هستم
ویو(ا.ت)
خب همه ی کار هارو کردم آماده شدم رفتم دانشگاه خب خداروشکر دوستم لینا هم اینجاست برای همین زیاد ترس ندارم وارد دانشگاه شدم که دیدم لینا به سمتم اومد بغلم کرد
لینا:خیلی دلم تنگ شده بود
ا.ت:اییی منم
(خب یه توضیحی در مورد لینا اینکه لینا بعضی وقتا مواد میکشه ا.ت هم میدونه و اینکه بگم تو دانشگاهی که ا.ت هست کوک هم هست و لینا خواهر کوک هست که در پارت های بعد میبینید)
اوما:ا.ت پاشو برو دانشگاه دیر
شد
ا.ت:اوف مامان باشه باشه آها راستی خودمو معرفی نکردم من ا.ت هستم ۲۲ سالمه تازه قرار برم مدرسه چون اومدم توی شهر دیگه استرس دارم ولی خیلی خوشحالم
سلام من جئون جونگ کوک هستم ولی دوستام بهم میگن کوک(همون اعضا )
من ۳۰ سالمه استاد یک دانشگاه هستم من خیلی خشن و وحشی هستم
ویو(ا.ت)
خب همه ی کار هارو کردم آماده شدم رفتم دانشگاه خب خداروشکر دوستم لینا هم اینجاست برای همین زیاد ترس ندارم وارد دانشگاه شدم که دیدم لینا به سمتم اومد بغلم کرد
لینا:خیلی دلم تنگ شده بود
ا.ت:اییی منم
(خب یه توضیحی در مورد لینا اینکه لینا بعضی وقتا مواد میکشه ا.ت هم میدونه و اینکه بگم تو دانشگاهی که ا.ت هست کوک هم هست و لینا خواهر کوک هست که در پارت های بعد میبینید)
۹.۰k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.