تک پارتی
#جی
#انهایپن
وقتی خواب بد میبینی و اونو اشتباهی میزنی
(ویو ا .ت)
ساعت تقریبا ۲ شب بود چی هم خواب بود و چون من یه فیلم ترسناک دیده بودم از ترس به خودم میلرزیدم
همینجوری رفتم داخل اتاق جی خیلی آروم خوابیده بود
منم رفتم کنارش و دراز کشیدم
ولی خوابم نمیبرد
بالاخره بعد از ۳۰ دقیقه خوابت گرفت
..........
جی از خواب بلند شد دید کنارش خوابیدی و داری با خودت حرف میزنی
اونم نگرانت شد و خواست بلندت کنه
جی: ا .ت هی با توام
هرچی صدات زد بلند نشدی که ایندفعه داد زد
جی:ا .تتتتتتتتتتت
ا .ت یهو از خواب بلند شد با به جی یه سیلی زد
ا. ت : تو اینجا چیکار میکنی من دختر خوبیم من کاری نکردم (تو توهم خوابیه که دیده)
جی: هی ا. ت چرا میزنی
ا. ت: منکه تورو نزدم همون مرد ترسناکه که داخل خوابم بود زدم
جی:باز فیلم ترسناک دیدی افتادی به جون من
ا .ت: چی یعنی الان من تورو زدم
جی:نه عمت رو زدی
ا .ت :ببخشید من غلت کردم من گو*ه خوردم ببخشید
جی:نه زدی منو چطور ببخشمت
ا.ت رفت جایی که سیلی زده بود رو بوس کرد
جی:الان چیکار کردی
ا.ت:بوست کردم تا اونجایی که زدم درد گرفت خوب بشه
جی:واقعا هم دردش کمتر شد
ا.ت:چون من یه فرشته ام برا همین بوست کردم خوب شدی
جی: خب اینجام هم درد میکنه بوسش کن ( اشاره به لبش)
ا.ت: دیگه حوصله ندارم
جی: پس منم قهرم
میخواست بخوابه که یه کیس کوچولو رو لبش گذاشتی
ا.ت:الان خوب شد
جی:واسه الان خوبه ولی صبح باید بیشتر بوسم کنی باشه
ا.ت:باشه
____________________________________________________
تمام
#انهایپن
وقتی خواب بد میبینی و اونو اشتباهی میزنی
(ویو ا .ت)
ساعت تقریبا ۲ شب بود چی هم خواب بود و چون من یه فیلم ترسناک دیده بودم از ترس به خودم میلرزیدم
همینجوری رفتم داخل اتاق جی خیلی آروم خوابیده بود
منم رفتم کنارش و دراز کشیدم
ولی خوابم نمیبرد
بالاخره بعد از ۳۰ دقیقه خوابت گرفت
..........
جی از خواب بلند شد دید کنارش خوابیدی و داری با خودت حرف میزنی
اونم نگرانت شد و خواست بلندت کنه
جی: ا .ت هی با توام
هرچی صدات زد بلند نشدی که ایندفعه داد زد
جی:ا .تتتتتتتتتتت
ا .ت یهو از خواب بلند شد با به جی یه سیلی زد
ا. ت : تو اینجا چیکار میکنی من دختر خوبیم من کاری نکردم (تو توهم خوابیه که دیده)
جی: هی ا. ت چرا میزنی
ا. ت: منکه تورو نزدم همون مرد ترسناکه که داخل خوابم بود زدم
جی:باز فیلم ترسناک دیدی افتادی به جون من
ا .ت: چی یعنی الان من تورو زدم
جی:نه عمت رو زدی
ا .ت :ببخشید من غلت کردم من گو*ه خوردم ببخشید
جی:نه زدی منو چطور ببخشمت
ا.ت رفت جایی که سیلی زده بود رو بوس کرد
جی:الان چیکار کردی
ا.ت:بوست کردم تا اونجایی که زدم درد گرفت خوب بشه
جی:واقعا هم دردش کمتر شد
ا.ت:چون من یه فرشته ام برا همین بوست کردم خوب شدی
جی: خب اینجام هم درد میکنه بوسش کن ( اشاره به لبش)
ا.ت: دیگه حوصله ندارم
جی: پس منم قهرم
میخواست بخوابه که یه کیس کوچولو رو لبش گذاشتی
ا.ت:الان خوب شد
جی:واسه الان خوبه ولی صبح باید بیشتر بوسم کنی باشه
ا.ت:باشه
____________________________________________________
تمام
- ۱.۸k
- ۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط