پارت چهار دهم
پارت چهار دهم
راوی ویو:
مطمئن همتون الا شوکه شدید بزارید یه توضیح کوتاهی بدم
مامان اصلی ته باهاش بد رفتاری میکرد ولی ته همیشه دوسش داشت و خب بابای ته از مامانش جدا میشه و تهیونگ میره پیش باباش اون موقع فقط ۶ سالش بود و به مامانش گفت میام نجاتت میدم و مامان ته میره بایکی دیگه ازدواج میکنه و بابای ته هم با یه زن دیگه و اون زنه با تهیونگ خیلی مهربون بودش و ته با مامان دومش خیلی خوب بود و راز هاشو بهش میگفت
کوک ویو:
داشتم با اوجما ظرف ها رو می شستیم که زنگ خونه با صدا در اومد رفتم در باز کردم مامان ارباب بود تعظیم کردم و رفتیم تو که ارباب هم اومد و جلوی اونم تعظیم کردم و رفتم سمت آشپزخانه که برای مامان ارباب نوشیدنی و کیک بیارم که یهو لیز خوردم و محکم خوردم زمین گریه ام گرفت و اوجما اومد سمتم
&چیشده پسرم حالت خوبه چیزیت که نشده؟
+اوجما پاهم درد گرفت داره خون میاد(با گریه)
راوی ویو:
مطمئن همتون الا شوکه شدید بزارید یه توضیح کوتاهی بدم
مامان اصلی ته باهاش بد رفتاری میکرد ولی ته همیشه دوسش داشت و خب بابای ته از مامانش جدا میشه و تهیونگ میره پیش باباش اون موقع فقط ۶ سالش بود و به مامانش گفت میام نجاتت میدم و مامان ته میره بایکی دیگه ازدواج میکنه و بابای ته هم با یه زن دیگه و اون زنه با تهیونگ خیلی مهربون بودش و ته با مامان دومش خیلی خوب بود و راز هاشو بهش میگفت
کوک ویو:
داشتم با اوجما ظرف ها رو می شستیم که زنگ خونه با صدا در اومد رفتم در باز کردم مامان ارباب بود تعظیم کردم و رفتیم تو که ارباب هم اومد و جلوی اونم تعظیم کردم و رفتم سمت آشپزخانه که برای مامان ارباب نوشیدنی و کیک بیارم که یهو لیز خوردم و محکم خوردم زمین گریه ام گرفت و اوجما اومد سمتم
&چیشده پسرم حالت خوبه چیزیت که نشده؟
+اوجما پاهم درد گرفت داره خون میاد(با گریه)
۱۰۶
۱۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.