.
.
داد از این بی خبری آه از این دربدری
خسته از این همه شعرم که ندارد اثری
شعر گفتم که بخوانی و بیایی ،شاید
با نگاهی ز دلم غصه و غم را ببری
ای که در عشق و محبت شده ای شهره ی شهر
ای پری چهره ی عاشق به دل من نظری
خون دل می خورم آن لحظه که از من دوری
یا که با چشم فریبا به کسی می نگری
عاشقی گر چه قشنگ است ولی می ترسم
چشم های تو شود مطلع شعر دگری
ای که لبخند زدی بر من مسکین هشدار !
عاقبت از سر این کوچه تو هم می گذری
#اسماعیل_حاج_علیان #کوچه_یکم #عشق #شعر
#koche_yekom #eshgh
داد از این بی خبری آه از این دربدری
خسته از این همه شعرم که ندارد اثری
شعر گفتم که بخوانی و بیایی ،شاید
با نگاهی ز دلم غصه و غم را ببری
ای که در عشق و محبت شده ای شهره ی شهر
ای پری چهره ی عاشق به دل من نظری
خون دل می خورم آن لحظه که از من دوری
یا که با چشم فریبا به کسی می نگری
عاشقی گر چه قشنگ است ولی می ترسم
چشم های تو شود مطلع شعر دگری
ای که لبخند زدی بر من مسکین هشدار !
عاقبت از سر این کوچه تو هم می گذری
#اسماعیل_حاج_علیان #کوچه_یکم #عشق #شعر
#koche_yekom #eshgh
۸.۰k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.