فیک کور پارت۶۲
و بعد با زبونش لبشو خیس میکنه و بعد از جاش پا میشه و چیزای که نوشته توی پرونده رو برمیداره و میره و درو محکم میبنده و جیمین هم مثل ا/ت با زبونش لبشو خیس میکنه و میخنده و بعد سرشو بدون هیچ صدایی پایین میندازه و زمینو نگاه میکنه.
ر.ا:چیشد؟
ا/ت:پرونده رو مو به مو نوشتم بفرمایید.
ر.ا:حالا برو سراغ این مردک شوگا.
ا/ت:اما،اما من نمیدونم کجاست؟
ر.ا:برو پیداش!نمیدونم چیکار میخوای بکنی فقط برو دنبالش بگرد و بیارش اینجا! از زیر سنگ هم که شده باید پیداش کنی!حالا گمشو!
ا/ت:چشم...چشم فقط اگر امکانش باشه؟
ر.ا:دیگه چت شده؟
ا/ت:اگر امکانش هست با جیمین برم دنبالش بگردم چون اون بالاخره باهاش چندین ساله دوسته و شاید بدونه اینجور موقع ها شوگا رو کجا میشه پیدا کرد.
ر.ا:هر غلطی دوست داری بکن.
ا/ت با حالت ذوق مانند:مرسی.
ر.ا:وای از دست این ا/ت.خلم کرده.
ا/ت به سمت مامور پلیس دم در:جیمین کجاست؟
م.پ*مخفف مامور پلیس حالا هرکی که بود.
م.پ:توی اتاق بازجویی.
ا/ت میره توی اتاق بازجویی:جیمین پاشو باید بریم.
جیمین:کجا؟
ا/ت:خودمم نمیدونم فقط میدونم باید همین امروزم که شده بگردم دنبال شوگا حالا چه زندش چه مردش.
جیمین یه نیش خندمیزنه و سریع خودشو جمع جور میکنه و از جاش پامیشه.
جیمین:باشه،بریم.فقط من که نمی تونم با این دستبند ها جای بیام؟درسته نه؟
ا/ت:نه این دیگه دست من نیست.
جیمین ابروشو میندازه بالا و دست به سینه میشه و میشینه:پس ترجیح میدم بشینم اینجا و اب خنکم رو بخورم،برو خوش بگذره.
ا/ت:وایییییی!باشه ولی اینجا نه توی ماشین دستو باز میکنم بیا بریم.
جیمین:خوب...باشه.
ا/ت:اخ جونمو گرفتی تا بیای.
جیمین:میدونم و اینم میدونم که خیلی خوش مزه بود.
ا/ت:اَیش حالم بهم خورد بیا بریم.
جیمین میخنده و از جاش پامیشه و میره کنار ا/ت وایمیسته و باهم میرن سمت ماشین و تو راه جیمین هی دستشو دور گردن ا/ت میندازه و ا/ت هی اون پس میزنه که بالاخره به ماشین میرسن.
ا/ت:عزیزم(عزیزمش از صدتا فحش بدتره😂)میشینی تو ماشین کلافهم کردی.
جیمین:چشم سرورم.
ا/ت:تو ادم نمیشی.بشین.
جیمین:فرشته که نمیتونه ادم بشه.
ا/ت:وای!(جیمینو میشونه روی صندلی جلو و درو میبنده روش.)چقدر حرف میزنه!
لایک🚘
ببخشید دیر شد چون یه تک پارتی از تهکوک گذاشتم هم یه رمان،برای همین اینو یکم دیرتر گذاشتم و اینکه گوشیم باز نتش کار نمیکرد.
بازم ببخشید.🙃
#فیک_بی_تی_اس#فیک
ر.ا:چیشد؟
ا/ت:پرونده رو مو به مو نوشتم بفرمایید.
ر.ا:حالا برو سراغ این مردک شوگا.
ا/ت:اما،اما من نمیدونم کجاست؟
ر.ا:برو پیداش!نمیدونم چیکار میخوای بکنی فقط برو دنبالش بگرد و بیارش اینجا! از زیر سنگ هم که شده باید پیداش کنی!حالا گمشو!
ا/ت:چشم...چشم فقط اگر امکانش باشه؟
ر.ا:دیگه چت شده؟
ا/ت:اگر امکانش هست با جیمین برم دنبالش بگردم چون اون بالاخره باهاش چندین ساله دوسته و شاید بدونه اینجور موقع ها شوگا رو کجا میشه پیدا کرد.
ر.ا:هر غلطی دوست داری بکن.
ا/ت با حالت ذوق مانند:مرسی.
ر.ا:وای از دست این ا/ت.خلم کرده.
ا/ت به سمت مامور پلیس دم در:جیمین کجاست؟
م.پ*مخفف مامور پلیس حالا هرکی که بود.
م.پ:توی اتاق بازجویی.
ا/ت میره توی اتاق بازجویی:جیمین پاشو باید بریم.
جیمین:کجا؟
ا/ت:خودمم نمیدونم فقط میدونم باید همین امروزم که شده بگردم دنبال شوگا حالا چه زندش چه مردش.
جیمین یه نیش خندمیزنه و سریع خودشو جمع جور میکنه و از جاش پامیشه.
جیمین:باشه،بریم.فقط من که نمی تونم با این دستبند ها جای بیام؟درسته نه؟
ا/ت:نه این دیگه دست من نیست.
جیمین ابروشو میندازه بالا و دست به سینه میشه و میشینه:پس ترجیح میدم بشینم اینجا و اب خنکم رو بخورم،برو خوش بگذره.
ا/ت:وایییییی!باشه ولی اینجا نه توی ماشین دستو باز میکنم بیا بریم.
جیمین:خوب...باشه.
ا/ت:اخ جونمو گرفتی تا بیای.
جیمین:میدونم و اینم میدونم که خیلی خوش مزه بود.
ا/ت:اَیش حالم بهم خورد بیا بریم.
جیمین میخنده و از جاش پامیشه و میره کنار ا/ت وایمیسته و باهم میرن سمت ماشین و تو راه جیمین هی دستشو دور گردن ا/ت میندازه و ا/ت هی اون پس میزنه که بالاخره به ماشین میرسن.
ا/ت:عزیزم(عزیزمش از صدتا فحش بدتره😂)میشینی تو ماشین کلافهم کردی.
جیمین:چشم سرورم.
ا/ت:تو ادم نمیشی.بشین.
جیمین:فرشته که نمیتونه ادم بشه.
ا/ت:وای!(جیمینو میشونه روی صندلی جلو و درو میبنده روش.)چقدر حرف میزنه!
لایک🚘
ببخشید دیر شد چون یه تک پارتی از تهکوک گذاشتم هم یه رمان،برای همین اینو یکم دیرتر گذاشتم و اینکه گوشیم باز نتش کار نمیکرد.
بازم ببخشید.🙃
#فیک_بی_تی_اس#فیک
۳.۶k
۱۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.