فراموش کردنی در کار نیست که عزیز من

فراموش کردنی در کار نیست که عزیزِ من؛
فقط عادت میکنیم،
به نبودن یک سری آدمها،به کمتر دوست داشتنشان،به مثلا فکر نکردن بهشان
به دیگر نمردن برای چشم ها و دستها و حتی صدایشان...
زحمت نکشید،از یاد نمیروند،
یک شب، شاید هم هر شب
با همه آنچه بوده و نبوده هجوم می آوردند به مغز و چشم هایتان
میشوند اشک،
میشوند آه
میشوند پک های عمیق به سیگار.
دیدگاه ها (۱)

اونی که رفته ؛لیاقت تو رو نداشته ؛وگرنه هیچوقت ترکت نمیکرد ؛...

شاید روزی بر گردیروزی که بفهمی هیچ کسنمیتواند مثل من باشدآنر...

از ترس بی کسیبه آغوشهای پیش پا افتادهپناه نبر...هر تازه وارد...

دیگر نه اشکهایم را خواهی دیدنه التماس هایم راو نه احساساتِ ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط