زن و شوهر با هم میرن طلا فروشی

زن و شوهر با هم میرن طلا فروشی.
شوهر به زنش میگه: عزیزم انتخاب کن!
زنه دست پاچه میشه به شوهرش میگه: واقعا راست میگی؟
شوهرش میگه: اره عزیزم تو انتخاب کن.
زنه باد تو دماغش میندازه میگه:
آقا لطفا اون گردنبند رو بیار!
خلاصه خانمهای گل؛ سرتون درد نیارم. شوهره گردنبند رو خرید.
خانم خوشگله هم به شوهرش هی میگفت: عسلم تو بهترین شوهر دنیایی
شوهرش گفت:من برات کاری نکردم عزیزم.
تا اینکه رسیدند خونه ی... کی ....؟؟؟
اگه گفتید ؟
.
.
.
.
.
.
.
خونه مادر شوهر
...
....
پسر مامانشو تو بغل گرفت گفت: مامان تولدت مبارک!
به زنش گفت:
عسلم تو کادوی مامانو بده(
ﺭﺣﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﯾﻘﺮﺍﻟﻔﺎﺗﺤﻪ ﻣﻊ ﺻﻠﻮﺍﺕ(
دیدگاه ها (۳)

می شمارم بارها تا یکصد و هفتاد و پنجمی نویسم آب، دریا، یکصد ...

ماه برکت زِ آسمان می آیدصوت خوش قرآن و اذان می آیدتبریک به م...

نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خ...

ای کاش که مشغول دعایش باشیمدر ذکر قنوت وسجده یادش باشیمبه هر...

کلا دقت کردیدوقتی کسی چندتا بچه داره

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط