می شمارم بارها تا یکصد و هفتاد و پنج

می شمارم بارها تا یکصد و هفتاد و پنج
می نویسم آب، دریا، یکصد و هفتاد و پنج

خاطر خود را تسلی میدهم با مشق عشق
من شدم مجنون و لیلا، یکصد و هفتاد و پنج

عشق ، جان تازه ای بگرفته است این روزها
میکند کار مسیحا یکصد و هفتاد و پنج

رازهای سر به مهری دارد از آن سالها
تا ابد ماند معما یکصد و هفتاد و پنج

در توسل جلوهء پنج است و هشت و چارده
وا کند صدها گره را، یکصد و هفتاد و پنج

یا نبی ، یا فاطمه ، یا مرتضی و یا حسن
یا حسین و یا رضا ، "یا یکصد و هفتاد و پنج"

گر محرم زنده باشم می نویسم گوشهء
بیرق مشکی سقا یکصد و هفتاد و پنج

هم در آنجا یکصد و هفتاد و پنج آیه، ردیف
هم ردیف شعرم اینجا یکصد و هفتاد و پنج
#175_شهید
#شهیدان_دست_بسته
#شهدا_شرمنده ایم
دیدگاه ها (۲)

ماه برکت زِ آسمان می آیدصوت خوش قرآن و اذان می آیدتبریک به م...

چیست دلچسب ترین نعمت این شهر الله؟یک سحر وقت اذان صحن اباعبد...

زن و شوهر با هم میرن طلا فروشی.شوهر به زنش میگه: عزیزم انتخا...

نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط