📝
📝
#یادداشت_روز
بادکنک بزرگ سوزن کوچک
محمد صرفی
...آقای روحانی در دوران تبلیغات انتخابات گفت دولت وی کاری خواهد کرد که هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد. در حالی که دولت یازدهم ماههای پایانی عمر خود را میگذراند و فضای سیاسی کشور خود را برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم آماده میکند، استراتژی و نحوه آمادگی دولت برای حضور در این عرصه میتواند ملاک و دریچه مناسبی برای ارزیابی کارنامه آن نیز باشد.
*...حلقه شماره یک تصمیمسازان و مشاوران دولت گمان میبرند در شرایط فعلی هیچ نسخهای برای ورود به انتخابات، بهتر از همان نسخه سال 92 نیست. در آن دوره روحانی پیش و بیش از آنکه با نامزدهای رقیب رقابت کند، نفی دولت دهم را در دستور کار تبلیغاتی خود قرار داد...اسحاق جهانگیری سه شنبه هفته گذشته در جلسه گزارش عملکرد پروژههای اقتصاد مقاومتی وزارت صنعت، معدن و تجارت گفته بود؛ «به کسانی که بهانهجویی میکنند باید بگوییم سیاست شما همان بود که فضای اقتصادی کشور را به پرتگاه رساندید و نیروهای انقلاب را مقابل هم قرار دادید. شما کشور را به ته دره بردید و ما آن را چند پله از ته دره بالا آوردهایم اما هنوز در دره است. آمار تورم، رکود و درآمد سرانه مردم در سال 91 آنقدر بد بوده که هرچه تلاش میکنیم نمیتوانیم خرابکاری آقایان را جبران کنیم.»
درباره این استراتژی دولت چند نکته قابل تامل وجود دارد؛
-...دولت میکوشد با تاکتیک جاخالی دادن، خود را بر صندلی پرسشگر بنشاند...پس از چهار سال سکانداری قوه مجریه، بهگونهای سخن بگویند که گویی همچنان بیرون از گود و بدون مسئولیت هستند، برای مردم قابل پذیرش نیست...
-فضاسازیهایی مانند «ته دره بودن کشور»، «خالی بودن خزانه»، «پول نداشتیم حقوق بدهیم» و عباراتی از این دست که هر چند وقت یکبار از سوی برخی مسئولان مطرح میشود، ادعاهایی هستند که تنها کارکرد آن سرپوش گذاشتن بر کم کاریهاست...
-...دستاوردسازی برای جنازه برجام قطعهای دیگر از استراتژی انتخاباتی دولت است. در بوق و کرنا کردن قراردادهای مبهمی مانند خرید هواپیما، شراکت با شرکتهای بزرگ نفتی و شیرینسازی کام ملت با دستاوردهای آدامسی، در ماههای منتهی به انتخابات قابل پیشبینی است.
*...نگاهی به نحوه موضعگیریهای جریان مدعی اصلاح و اعتدال به ماجرای بابک زنجانی نشان میدهد، تنها چیزی که برای آنها کوچکترین اهمیتی ندارد، اجرای عدالت و بازگرداندن بیتالمال بوده و بابک زنجانی مرده و زنده اش چیزی جز یک ابزار سیاسی و تبلیغاتی نیست. دیروز -اگرچه کمی دیر- رئیس دستگاه قضایی کشور گوشهای از این پرونده را کنار زد تا مشخص شود نان سیاسی و تبلیغاتی جماعتی در به سرانجام نرسیدن این پرونده است.
*«همیشه سعی کن سریعتر از اشتباهاتت بدوی»؛ ظاهرا دولتمردان این توصیه فرصتطلبانه مدیریتی را به خوبی بکار بستهاند؛ میتوان دستور افزایش حقوق مدیران را امضا کرد و نه تنها منکر شد بلکه در چشم 80 میلیون نفر نگاه و عذرخواهی کرد. دهها هموطن در آتش بیکفایتی وزیری بسوزند و آقای وزیر بگوید مشکلی نیست بیمه بودند! میتوان آنقدرتوان داخلی را نادیده گرفت که پذیرایی قطارها را به خارجیها سپرد و در مدح و ثنایش سخنرانی کرد و البته به وقت لزوم هم تکذیب! میتوان دم از آزادی و پذیرش نقد زد و در عین حال منتقدان را هر روز به دادگاه کشاند. میتوان در اتاقی دربسته به اشتباه در حساب کردن روی حرف وزیرخارجه آمریکا اعتراف و سپس دیگران را به بیاخلاقی متهم کرد و چنان نعل وارونه زد که برجام2 را برای حل مسائل منطقه پیشنهاد داد و...
وقتی مردم، رعیتی مفلوک فرض شوند که جز اقبال به این جماعت خود همه چیز تمام پندار، راه دیگری ندارند، چنین رفتاری و برخوردی با اشتباهات عجیب نیست. مدعیان اصلاحات و اعتدال گمان میکنند و خوشحالاند که دولت رقیب و آلترناتیوی ندارد. حال آن که اگر خدمت به مردم عاری از واقعیت و بادکنکی باشد، نباید غافل بود که بزرگترین بادکنکها نیز با یک سوزن میترکند!
#یادداشت_روز
بادکنک بزرگ سوزن کوچک
محمد صرفی
...آقای روحانی در دوران تبلیغات انتخابات گفت دولت وی کاری خواهد کرد که هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد. در حالی که دولت یازدهم ماههای پایانی عمر خود را میگذراند و فضای سیاسی کشور خود را برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم آماده میکند، استراتژی و نحوه آمادگی دولت برای حضور در این عرصه میتواند ملاک و دریچه مناسبی برای ارزیابی کارنامه آن نیز باشد.
*...حلقه شماره یک تصمیمسازان و مشاوران دولت گمان میبرند در شرایط فعلی هیچ نسخهای برای ورود به انتخابات، بهتر از همان نسخه سال 92 نیست. در آن دوره روحانی پیش و بیش از آنکه با نامزدهای رقیب رقابت کند، نفی دولت دهم را در دستور کار تبلیغاتی خود قرار داد...اسحاق جهانگیری سه شنبه هفته گذشته در جلسه گزارش عملکرد پروژههای اقتصاد مقاومتی وزارت صنعت، معدن و تجارت گفته بود؛ «به کسانی که بهانهجویی میکنند باید بگوییم سیاست شما همان بود که فضای اقتصادی کشور را به پرتگاه رساندید و نیروهای انقلاب را مقابل هم قرار دادید. شما کشور را به ته دره بردید و ما آن را چند پله از ته دره بالا آوردهایم اما هنوز در دره است. آمار تورم، رکود و درآمد سرانه مردم در سال 91 آنقدر بد بوده که هرچه تلاش میکنیم نمیتوانیم خرابکاری آقایان را جبران کنیم.»
درباره این استراتژی دولت چند نکته قابل تامل وجود دارد؛
-...دولت میکوشد با تاکتیک جاخالی دادن، خود را بر صندلی پرسشگر بنشاند...پس از چهار سال سکانداری قوه مجریه، بهگونهای سخن بگویند که گویی همچنان بیرون از گود و بدون مسئولیت هستند، برای مردم قابل پذیرش نیست...
-فضاسازیهایی مانند «ته دره بودن کشور»، «خالی بودن خزانه»، «پول نداشتیم حقوق بدهیم» و عباراتی از این دست که هر چند وقت یکبار از سوی برخی مسئولان مطرح میشود، ادعاهایی هستند که تنها کارکرد آن سرپوش گذاشتن بر کم کاریهاست...
-...دستاوردسازی برای جنازه برجام قطعهای دیگر از استراتژی انتخاباتی دولت است. در بوق و کرنا کردن قراردادهای مبهمی مانند خرید هواپیما، شراکت با شرکتهای بزرگ نفتی و شیرینسازی کام ملت با دستاوردهای آدامسی، در ماههای منتهی به انتخابات قابل پیشبینی است.
*...نگاهی به نحوه موضعگیریهای جریان مدعی اصلاح و اعتدال به ماجرای بابک زنجانی نشان میدهد، تنها چیزی که برای آنها کوچکترین اهمیتی ندارد، اجرای عدالت و بازگرداندن بیتالمال بوده و بابک زنجانی مرده و زنده اش چیزی جز یک ابزار سیاسی و تبلیغاتی نیست. دیروز -اگرچه کمی دیر- رئیس دستگاه قضایی کشور گوشهای از این پرونده را کنار زد تا مشخص شود نان سیاسی و تبلیغاتی جماعتی در به سرانجام نرسیدن این پرونده است.
*«همیشه سعی کن سریعتر از اشتباهاتت بدوی»؛ ظاهرا دولتمردان این توصیه فرصتطلبانه مدیریتی را به خوبی بکار بستهاند؛ میتوان دستور افزایش حقوق مدیران را امضا کرد و نه تنها منکر شد بلکه در چشم 80 میلیون نفر نگاه و عذرخواهی کرد. دهها هموطن در آتش بیکفایتی وزیری بسوزند و آقای وزیر بگوید مشکلی نیست بیمه بودند! میتوان آنقدرتوان داخلی را نادیده گرفت که پذیرایی قطارها را به خارجیها سپرد و در مدح و ثنایش سخنرانی کرد و البته به وقت لزوم هم تکذیب! میتوان دم از آزادی و پذیرش نقد زد و در عین حال منتقدان را هر روز به دادگاه کشاند. میتوان در اتاقی دربسته به اشتباه در حساب کردن روی حرف وزیرخارجه آمریکا اعتراف و سپس دیگران را به بیاخلاقی متهم کرد و چنان نعل وارونه زد که برجام2 را برای حل مسائل منطقه پیشنهاد داد و...
وقتی مردم، رعیتی مفلوک فرض شوند که جز اقبال به این جماعت خود همه چیز تمام پندار، راه دیگری ندارند، چنین رفتاری و برخوردی با اشتباهات عجیب نیست. مدعیان اصلاحات و اعتدال گمان میکنند و خوشحالاند که دولت رقیب و آلترناتیوی ندارد. حال آن که اگر خدمت به مردم عاری از واقعیت و بادکنکی باشد، نباید غافل بود که بزرگترین بادکنکها نیز با یک سوزن میترکند!
۱.۹k
۱۳ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.