چرا کورش را دوست دارم؟
چرا کورش را دوست دارم؟
عشق من به کورش برای گسترش امپراطوری ایران نیست.برای آزاد اندیشی,احترام به مذاهب,احترام به خانواده,احترام به شکست خورده وانتقام ناگرفتن,ومهربانی با زیر دستان است.
هنگامی که پانته آ زیباترین زن زمان اسیر می شود,وسرداران از زیبایی خیره کننده و اندام پری پیکرش میگویند,کورش حاضر به دیدن او نمی شود.به سردارش آراسپ می گوید او را به خانه خود ببر,تا امانت را به شویش بازدهیم.
آنگاه که آراسپ از پانته ا خوشش می آید,سخت خشمگین می شود,ولی می گوید آراسپ اینبار تو را می بخشم زیرا مردان دو نقطه ضعف دارند,اولی زنها هستند.....ومی گوید,آراسپ تو را بخشیدم زیرا شنیده ام خدایان نیز در مسءله عشق از لغزش مصون نیستند. وزیباترین زن جهان را بدون هیچ فدیه و سر بهایی به شویش باز می گرداند.شاعر ایتالیایی ماتؤ باندلو شرافت کورش را می ستاید,وپیترو داکورتونا تابلوی معروف نجابت کورش در برابر پانته ا را خلق میکند.
من کورش را دوست.دارم زیرا برای کشته شدن فرمانده سپاه بابل عزای عمومی اعلام میکند(نه رقص و پایکوبی)وبه جای کشتن پادشاه بابل,نبونعید اورا می بخشد,وفرماندار کر مانش می کند.
من کورش را دوست دارم زیرا به ارتشش اجازه ورود به شهر شکست خورده بابل را نمی دهد.
من کورش را دوست دارم زیرا پس از فتح بابل,به معبد بابلیان میرود و مردوک خدای بابلیان را ستایش می کند وچون بابلیان می گویند که مردوک خدای ما معجزه کرد,می گوید من به تمام ادیان احترام می گذارم.
من کورش را دوست دارم زیرا,دشمنانش تیگران وکرزوس,رهبران ارمنستان و لیدی را نه تنها می بخشد بلکه آنها را به مقامی می گمارد(بخشیدن دشمنی که برادرانت را کشته دریایی از بزرگواری و دریایی از تسلط بر ارتش خودی می خواهد )
من.کورش را دوست دارم,زیرا اسیران وبندیان را آزاد می کرد,وبرده داری را ممنوع ساخت.
من کورش را دوست دارم زیرا به خزانه دارش دستور می دهد همه اموال بردگان و بندیان بابل را پس دهد,و معابدشان را با باز سازی می کند.
زندگینامه کورش را ایرانیان ننوشته اند تا با عشق و اغراق وترس وتعصب وقوم گرایی آمیخته باشد,بلکه رقیبان کشور ما نوشته اند.
به خود دمی بالم.که شما نوادگان کورش هستیدوپیشاپیش روز کورش شادمان باد.
عشق من به کورش برای گسترش امپراطوری ایران نیست.برای آزاد اندیشی,احترام به مذاهب,احترام به خانواده,احترام به شکست خورده وانتقام ناگرفتن,ومهربانی با زیر دستان است.
هنگامی که پانته آ زیباترین زن زمان اسیر می شود,وسرداران از زیبایی خیره کننده و اندام پری پیکرش میگویند,کورش حاضر به دیدن او نمی شود.به سردارش آراسپ می گوید او را به خانه خود ببر,تا امانت را به شویش بازدهیم.
آنگاه که آراسپ از پانته ا خوشش می آید,سخت خشمگین می شود,ولی می گوید آراسپ اینبار تو را می بخشم زیرا مردان دو نقطه ضعف دارند,اولی زنها هستند.....ومی گوید,آراسپ تو را بخشیدم زیرا شنیده ام خدایان نیز در مسءله عشق از لغزش مصون نیستند. وزیباترین زن جهان را بدون هیچ فدیه و سر بهایی به شویش باز می گرداند.شاعر ایتالیایی ماتؤ باندلو شرافت کورش را می ستاید,وپیترو داکورتونا تابلوی معروف نجابت کورش در برابر پانته ا را خلق میکند.
من کورش را دوست.دارم زیرا برای کشته شدن فرمانده سپاه بابل عزای عمومی اعلام میکند(نه رقص و پایکوبی)وبه جای کشتن پادشاه بابل,نبونعید اورا می بخشد,وفرماندار کر مانش می کند.
من کورش را دوست دارم زیرا به ارتشش اجازه ورود به شهر شکست خورده بابل را نمی دهد.
من کورش را دوست دارم زیرا پس از فتح بابل,به معبد بابلیان میرود و مردوک خدای بابلیان را ستایش می کند وچون بابلیان می گویند که مردوک خدای ما معجزه کرد,می گوید من به تمام ادیان احترام می گذارم.
من کورش را دوست دارم زیرا,دشمنانش تیگران وکرزوس,رهبران ارمنستان و لیدی را نه تنها می بخشد بلکه آنها را به مقامی می گمارد(بخشیدن دشمنی که برادرانت را کشته دریایی از بزرگواری و دریایی از تسلط بر ارتش خودی می خواهد )
من.کورش را دوست دارم,زیرا اسیران وبندیان را آزاد می کرد,وبرده داری را ممنوع ساخت.
من کورش را دوست دارم زیرا به خزانه دارش دستور می دهد همه اموال بردگان و بندیان بابل را پس دهد,و معابدشان را با باز سازی می کند.
زندگینامه کورش را ایرانیان ننوشته اند تا با عشق و اغراق وترس وتعصب وقوم گرایی آمیخته باشد,بلکه رقیبان کشور ما نوشته اند.
به خود دمی بالم.که شما نوادگان کورش هستیدوپیشاپیش روز کورش شادمان باد.
۲.۱k
۰۷ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.