مافیای من (پارت ۲)
کوک ویو
پسررو توی انبار کشتم
بعد هم رفتم به سمت شرکت
نمیدونستم منشی جدید استخدام شده کیه ولی میخوایم مافیاش کنیم البته اگه نتونست
میکشمش
ا/ت ویو
رفتم سمت شرکت
که منشی بشم فرمو پر کردم
نشستم کارامو انجام بدم که گفتم رئیس داره میاد تو پاشین خانم ا/ت شماهم خودتونو معرفی کنین ( همه ی کسایی که اونجان مافیان به جز ا/ت نمیدونه ؛ و کوک
هم اعضای مافیاس و پسر رئیس مافیا)
هم تعظیم کردن من هم بدون اینکه سرم رو بالا بیارم
گفتم من کیم ا/ت هستم ا/ت
کوک ویو
میخواستم بگم ببرنش بکننش مافیا تا اینکه
گفت کیم ا/ت قلبم تند تند میزد وای نه
اون دختر نباید مافیا بشهههههه
گناه داره با اون چهره کیوتششش
سرشو آورد بالا منو دید چشماش درشت
شد
_ ت ت تو رئیس اییینجاییی باورم نمیشههه (با تعجب و صدای عادی )
+ اره هستم مشکلیههههه( با صدای کمی بلند)؟؟؟؟؟؟؟؟
ا/ت ویو
دیگه فرمو پر کرده بودم و قسم خورده بودم که
اگه مشکل پیدا کردم یا کار بلد نبودم نیام
نههههههه من نمیخوام به اون پسره بگم
رئیس
_ خب الان کار من دقیقا چیه ممنون میشم بگید
کوک ویو
با صدای کیوت گفت کارشو بگم
+ همراه من بیا باید بریم شرکت اصلی
اینجا شرکت فرعیه
_ چییییی چ چ شم
سوار ماشینش کردم بردم عمارت
نمیخواستم بکنمش مافیا ولی مجبور بودم
تنها
کاری
که
میشه
کرد
جای حساس کات کردم ببشید😂🙃
ببینین من توی دوروز حتی کمتر یه داستان
گذاشتم لطفا حمایت کنین فالو کنین
من خودم اپارات و بله یه گروه دارم نمیشه که فقط تو ویسگون باشم
پس دارم تمام تلاشمو میکنم
حمایت کنین ببینم بزارم یا نه
پسررو توی انبار کشتم
بعد هم رفتم به سمت شرکت
نمیدونستم منشی جدید استخدام شده کیه ولی میخوایم مافیاش کنیم البته اگه نتونست
میکشمش
ا/ت ویو
رفتم سمت شرکت
که منشی بشم فرمو پر کردم
نشستم کارامو انجام بدم که گفتم رئیس داره میاد تو پاشین خانم ا/ت شماهم خودتونو معرفی کنین ( همه ی کسایی که اونجان مافیان به جز ا/ت نمیدونه ؛ و کوک
هم اعضای مافیاس و پسر رئیس مافیا)
هم تعظیم کردن من هم بدون اینکه سرم رو بالا بیارم
گفتم من کیم ا/ت هستم ا/ت
کوک ویو
میخواستم بگم ببرنش بکننش مافیا تا اینکه
گفت کیم ا/ت قلبم تند تند میزد وای نه
اون دختر نباید مافیا بشهههههه
گناه داره با اون چهره کیوتششش
سرشو آورد بالا منو دید چشماش درشت
شد
_ ت ت تو رئیس اییینجاییی باورم نمیشههه (با تعجب و صدای عادی )
+ اره هستم مشکلیههههه( با صدای کمی بلند)؟؟؟؟؟؟؟؟
ا/ت ویو
دیگه فرمو پر کرده بودم و قسم خورده بودم که
اگه مشکل پیدا کردم یا کار بلد نبودم نیام
نههههههه من نمیخوام به اون پسره بگم
رئیس
_ خب الان کار من دقیقا چیه ممنون میشم بگید
کوک ویو
با صدای کیوت گفت کارشو بگم
+ همراه من بیا باید بریم شرکت اصلی
اینجا شرکت فرعیه
_ چییییی چ چ شم
سوار ماشینش کردم بردم عمارت
نمیخواستم بکنمش مافیا ولی مجبور بودم
تنها
کاری
که
میشه
کرد
جای حساس کات کردم ببشید😂🙃
ببینین من توی دوروز حتی کمتر یه داستان
گذاشتم لطفا حمایت کنین فالو کنین
من خودم اپارات و بله یه گروه دارم نمیشه که فقط تو ویسگون باشم
پس دارم تمام تلاشمو میکنم
حمایت کنین ببینم بزارم یا نه
۴.۳k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.