f2
f2
p36
پایان فصل دوم
😈😈😈😈
ویو شین هه :آمادع شدم و رفتم پایین
فلیکس:بریم؟
شین هه:بریم ....خدافظ
ا.ت:خدافظ
سوار ماشین شدیم و رفتیم ب یه فروشگاه لباس
شین هه :این لباس خوبه؟
فلیکس:زیادی بازه
ذهن شین هه :آخه ب تو چه من چی میخوام بخرم هوففف
شین هه :باشع......این چی ؟
فلیکس:زیادی پوشیده است
شین هه :هوفففف این چ.
نزاشت حرفمو تموم کنم و گفت
فلیکس:یه تماس میگیرم و برمیگردم
شین هه:باشه
فلیکس بعد چند دقیقه اومد
شین هه :اومدی....خب این..
نزاشت حرف بزنم و دستمو گرفت و از مغازع اورد بیرون میدویید منم مجبود بودم بدو بدو کنم منو برد ب یع کوچه تنگ و تاریک دستمو ول کردو داشت میومد طرفم احساس بدی داشتم
«نگا کنید من از اینجا ب بعد قصد هیت دادن ندارم چون فلیکس بایس منم هست و فقط این یه فیکه پس لطفا ب دل نگیرید :\با تشکر»
با هر قدم اون من یه قدم عقب میرفتم قیافش ترسناک شده بود
شین هه:ف..فلیکس چیکار میکنی«ترس»
فلیکس:کاری میکنم که اون پسره رو فراموش کنی«نیشخند»
انقد اومد جلو که خوردم ب دیوار سرشو نزدیکم کرد طوری ک اگه لبم و تکون میدادم ب لبش میخورد ...دستشو مانع عبورم کرد و لبش و گذاشت رو لبام و شروع ب بوسیدنم کرد چون همراهی نمیکردم مزه خون تو دهنم رو میچشیدم با مشت ب سینه اش میزدم ولی یه میلی متر هم عقب نمیرفت که............
؟:داری چ گوهی میخوری؟؟؟«داد»
بیا
پایین تر
نترس بیا
بیماری ب نام کرم ریزی دارم من 😁😂
p36
پایان فصل دوم
😈😈😈😈
ویو شین هه :آمادع شدم و رفتم پایین
فلیکس:بریم؟
شین هه:بریم ....خدافظ
ا.ت:خدافظ
سوار ماشین شدیم و رفتیم ب یه فروشگاه لباس
شین هه :این لباس خوبه؟
فلیکس:زیادی بازه
ذهن شین هه :آخه ب تو چه من چی میخوام بخرم هوففف
شین هه :باشع......این چی ؟
فلیکس:زیادی پوشیده است
شین هه :هوفففف این چ.
نزاشت حرفمو تموم کنم و گفت
فلیکس:یه تماس میگیرم و برمیگردم
شین هه:باشه
فلیکس بعد چند دقیقه اومد
شین هه :اومدی....خب این..
نزاشت حرف بزنم و دستمو گرفت و از مغازع اورد بیرون میدویید منم مجبود بودم بدو بدو کنم منو برد ب یع کوچه تنگ و تاریک دستمو ول کردو داشت میومد طرفم احساس بدی داشتم
«نگا کنید من از اینجا ب بعد قصد هیت دادن ندارم چون فلیکس بایس منم هست و فقط این یه فیکه پس لطفا ب دل نگیرید :\با تشکر»
با هر قدم اون من یه قدم عقب میرفتم قیافش ترسناک شده بود
شین هه:ف..فلیکس چیکار میکنی«ترس»
فلیکس:کاری میکنم که اون پسره رو فراموش کنی«نیشخند»
انقد اومد جلو که خوردم ب دیوار سرشو نزدیکم کرد طوری ک اگه لبم و تکون میدادم ب لبش میخورد ...دستشو مانع عبورم کرد و لبش و گذاشت رو لبام و شروع ب بوسیدنم کرد چون همراهی نمیکردم مزه خون تو دهنم رو میچشیدم با مشت ب سینه اش میزدم ولی یه میلی متر هم عقب نمیرفت که............
؟:داری چ گوهی میخوری؟؟؟«داد»
بیا
پایین تر
نترس بیا
بیماری ب نام کرم ریزی دارم من 😁😂
۱۸.۰k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.