پارت دوم

پارت دوم
از زبان جیهوپ: داشتم تو حیاط قصر قدم میزدم که دیدم دختر سرآشپز اومده و میگه درو باز کن
فک کرد من نگهبانم
و وقتیم فهمید من کیم عین گوجه فرنگی قرمز شده بود از شدت خجالت پس واسه اینکه حواسشو پرت کنم اسمشو پرسیدم با اینکه میدونستم
قبلا کنار پدرش تو دیسکو کار میکرد (باید بگم که دیسکو مال خودشه) هرشب میرفتم به بهانه نوشیدنی خوردن و فلان میرفتم میدیدمش
البته صورتمو میپوشوندم تا کسی نشناسه
اولین باری که دیدمش اومده بود تا با مامانش بره بازار محو زیباییش شدم

ولی منی که همیشه سرد بودم واسم خیلی سخت بود که بگم عاشق یه دختر شدم پس به زبونم نمیاوردمش

ولی این بار با دیدنش دلم میخواست بگیرم تو بغلم و بگم تو ماله منی دیونه چرا نمیفهمی دوست دارم

جیهوپ: ویکتوریا خانم مادرتون گفته بود دانشگاه میرید. چه رشته ای میخونید؟

ات: من تجربی میخونم و تو برنامه نویسی و کار با کامپیوتر هم واردم

جیهوپ: اگه حرفی هستید، دستیار من بشید

ات: بله چرا که نه، خیلی خوشحال میشم

توذهن جیهوپ: عالیه پس هروز میتونم ببینمش

خب پس از فردا کارمون رو شروع میکنیم ساعت ده صب بیا شرکت پیش خودم

فردا صبح:
ات
دیدگاه ها (۲)

پارت سومات: امروز روز خوبیه چون بعد دوماه قراره دوباره برم س...

تولد این زیباستتتولدت مبارکک 🤗🤗💜💜💙💙

پارت اول ات: امروز دانشگاه دارم پس آماده شدم برم دانشگاه که ...

جیمین فیک زندگی پارت ۳۹#

پارت۹ویو یونگی: دیشب ساعت دو و نیم رسیدیم خونه، الان ساعت پن...

MY SPY / p. 4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط