چه کسی حرف مرا می فهمد چه کسی درد مرا می داند

چه کسی حرف مرا می فهمد؟ / چه کسی درد مرا می داند؟
در پس پرده ی اشک چشمم / چه کسی راز مرا می خواند؟
چه کسی واژه ی تنهایی را / در دل غم زده ام می بیند؟
با سر انگشت محبت چه کسی / قطره ی اشک مرا می چیند
سال ها غیر خداوند بزرگ / هیچ کس از غمم آگاه نبود
توشه ی زندگیم در همه عمر / جز غم و غصه ی جان کاه نبود
مرگ یک روز و یا یک شب سرد / چشم غمگین مرا می بندد
شاید آنجا پس از این رنج و عذاب / سردی گور به رویم خندد
دیدگاه ها (۳)

[ای آتش سودای تو خون کرده جگرها, بر باد شده در سر سودای تو س...

ﺩﺭ ﺗﻨﻮﺭ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺳﺮﺩﯼ ﻣﻜﻦﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﻋﺸﻖ ، ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻣﻜﻦ! ...ﻻﻑ ﻣﺮﺩﯼ ﻣ...

سکوت نکن …زمزمه کن گاهی !قدم بزن در کوچه های زندگی …و گاهی آ...

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط