بیچاره دل که بی تو هرگز شادمان نیست

بیچاره دل، که بی تو هرگز شادمان نیست
با هیچکس هم داستان و هم زبان نیست
هر چند این دل عاشق است و مست و مجنون
اما به دنبال ِ کسی در این جهان نیست
گلچین شد و گم شد گل ِ گلدانِ یاسم
فهمیدم از آن روز که این دل جوان نیست
اینجا برایش قلب ِ من مثل قفس بود
رفت و از او دیگر نه نام و نه نشان نیست
عشقش شبیه ِ شعله ای در من نهان است
میبوسمش هر لحظه، اما او عیان نیست
میبوسمش شاید شود آرام قلبم
هر چند در رویا ولی بی شک گمان نیست
او در وجودم تا ابد می ماند حتما
تنها اگر چه مانده دل ، با دیگران نیست
دیدگاه ها (۷)

تلفظ میکنم نام تو را یعنی منم از توخدای کوچک قلبم ،تمنا کردن...

کاش #یلدا #شود و خواب تو ما را بِبَردکه به یک خواب #لطیف از...

‍ من آمده ام در صـــــــــحرا .؟؟نشسته ام حیران و سر گردان ....

اگر شمعم تویی پروانه ات مناگر دلبر تویی دلداده ا...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط