به اشکم ساده خندیدی مرا با غیر سنجیدی

به اشکم ساده خندیدی مرا با غیر سنجیدی...

درآن شبهای تنهایی تو را خواندم تو نشنیدی...

غرورم را شکستم من به پایت عهد بستم من..

ولی تو بی وفا هرگز مرا هرگز نفهمیدی..

مرا از عشق ترساندی برایم نقشه ها چیدی...

نرنجاندم تو را هرگز ولی ساده رنجیدی...

تویی عشق محال من تویی تنهاا تو مال من...

خداوندا تو کاری کن دلش سوزد به حال من...
دیدگاه ها (۱)

آغوشی باشو مرا به اندازه ی تمام اشتباهاتم بغل کنبدون آنکه حر...

زن محبت را تلافی می‌کند خستگی را ترمه بافی می‌کند زن درخشان ...

.ﺧﯿﺎﻟﯽ ﻧﯿﺴﺖ ....ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ " ﺗــــــــﻮ " ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ " ﺗـ...

دل من در قدم یار غریبانه شکستتپش قلب چنان گشت که آئینه شکست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط