DOCTORS OF GONGILL🥼part 19
جی هیون به دکتر نگاه کرد که برگشته بود و راه قبلش اش را طی میکرد .لبخندی زد و با
شادی به سمت دکتر رفت و بقیه ی راه را باهم هم صحبت شدند .
--
+ جی هیون؟ !
جی هیون با تعجب برگشت و با دکتر پارک روبرو شد .تعظیم کرد و پرسید :بله سونبه!؟
دکتر پارک دست هایش را در جیبش گذاشت و گفت :برای فردا بعد از ظهر برنامتو خالی کن!
_چی؟ !چرا؟ !
خانم پارک گفت :فردا بعد از ظهر قراره برای اومدن رزیدنت های جدید بریم نوشیدنی
بخوریم .
جی هیون نا امیدانه دستی به صورتش کشید و گفت :ولی سونبه فردا جمعس !میخواستم یکم
استراحت کنم .
خانم پارک با عصبانیت گفت :دیوونه شدی؟ !میدونی چه فرصت خوبیه !بعضی از پزشکای
بخشمونم میان .میتونی یکم رو مخشون راه بری و اعتمادشونو جلب کنی .
جی هیون بیش از حد خسته بود ولی حق با دکتر پارک بود .از دست دادن همچین فرصتی
خیلی احمقانه بود .
خانم پارک منتظر جواب جی هیون نماند و از انجا دور شد .مطمئن بود جی هیون همچین
فرصتی را از دست نمی دهد .
--
جی هیون کیفش را روی زمین گذاشت و خودش را روی تختش انداخت .در حالی صورتش
روی بالش بود با صدای گرفته ای نالید :واقعا حوصله شو ندارم .
شادی به سمت دکتر رفت و بقیه ی راه را باهم هم صحبت شدند .
--
+ جی هیون؟ !
جی هیون با تعجب برگشت و با دکتر پارک روبرو شد .تعظیم کرد و پرسید :بله سونبه!؟
دکتر پارک دست هایش را در جیبش گذاشت و گفت :برای فردا بعد از ظهر برنامتو خالی کن!
_چی؟ !چرا؟ !
خانم پارک گفت :فردا بعد از ظهر قراره برای اومدن رزیدنت های جدید بریم نوشیدنی
بخوریم .
جی هیون نا امیدانه دستی به صورتش کشید و گفت :ولی سونبه فردا جمعس !میخواستم یکم
استراحت کنم .
خانم پارک با عصبانیت گفت :دیوونه شدی؟ !میدونی چه فرصت خوبیه !بعضی از پزشکای
بخشمونم میان .میتونی یکم رو مخشون راه بری و اعتمادشونو جلب کنی .
جی هیون بیش از حد خسته بود ولی حق با دکتر پارک بود .از دست دادن همچین فرصتی
خیلی احمقانه بود .
خانم پارک منتظر جواب جی هیون نماند و از انجا دور شد .مطمئن بود جی هیون همچین
فرصتی را از دست نمی دهد .
--
جی هیون کیفش را روی زمین گذاشت و خودش را روی تختش انداخت .در حالی صورتش
روی بالش بود با صدای گرفته ای نالید :واقعا حوصله شو ندارم .
۱۶.۹k
۰۶ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.