DOCTORS OF GONGILL🥼part 17
دست هایش را به کمر زد و با حرص گفت :دیگه شورشو دراورده .با خودش چی فکر کرده .
تازه موقع جراحی میخوابه؟ !
این برایش از همه غیر قابل باور تر بود .عصبانیتش با صدای شکمش به ناراحتی و اه تبدیل
شد .اگر تا چند دقیقه چیزی نمیخورد، همانجا بیهوش میشد .
با صدای کشیده شدن کفش های کسی برگشت و دکتر مین را دیدکه با قدم های ارام و سنگین و
با چشم های بسته و قیافه ای خواب الود در حال گذشتن است .به سرعت رفت و جلویش
ایستاد .
_هی ...!
دکتر ایستاد .ارام چشم هایش را باز کرد و به جی هیون خیره شد .با لحن جدی ولی ارامی که
نشان از خواب الود بودنش میداد گفت :چی میخوای؟
جی هیون بدون هیچ مقدمه ای شروع کرد به صحبت کردن :ببینم نکنه میخواستی اون بدبختو
بکشی؟ ها؟ !من فقط یه انترن معمولیم .چطور میتونی بزاری کسی مثل من بیمارتو عمل کنه؟ !
دکتر مین از حد معمول خونسرد تر بود .دستی به پشت گردنش کشید و نفسش را بیرون داد .
سرش را باال اورد و درست به چشم های جی هیون نگاه کرد .
+میخوای با این اعتماد به نفس کم به کجا برسی؟
جی هیون از سوالش جا خورد .
_چی؟
دکتر مین ادامه داد :اگه میخوای با این اعتماد به نفس یه دکتر خوب شی، به هیچ جا نمیرسی .
جی هیون گیج تر از قبل شد .
دکتر دوتا از انگشت هایش را جلویش گرفت
تازه موقع جراحی میخوابه؟ !
این برایش از همه غیر قابل باور تر بود .عصبانیتش با صدای شکمش به ناراحتی و اه تبدیل
شد .اگر تا چند دقیقه چیزی نمیخورد، همانجا بیهوش میشد .
با صدای کشیده شدن کفش های کسی برگشت و دکتر مین را دیدکه با قدم های ارام و سنگین و
با چشم های بسته و قیافه ای خواب الود در حال گذشتن است .به سرعت رفت و جلویش
ایستاد .
_هی ...!
دکتر ایستاد .ارام چشم هایش را باز کرد و به جی هیون خیره شد .با لحن جدی ولی ارامی که
نشان از خواب الود بودنش میداد گفت :چی میخوای؟
جی هیون بدون هیچ مقدمه ای شروع کرد به صحبت کردن :ببینم نکنه میخواستی اون بدبختو
بکشی؟ ها؟ !من فقط یه انترن معمولیم .چطور میتونی بزاری کسی مثل من بیمارتو عمل کنه؟ !
دکتر مین از حد معمول خونسرد تر بود .دستی به پشت گردنش کشید و نفسش را بیرون داد .
سرش را باال اورد و درست به چشم های جی هیون نگاه کرد .
+میخوای با این اعتماد به نفس کم به کجا برسی؟
جی هیون از سوالش جا خورد .
_چی؟
دکتر مین ادامه داد :اگه میخوای با این اعتماد به نفس یه دکتر خوب شی، به هیچ جا نمیرسی .
جی هیون گیج تر از قبل شد .
دکتر دوتا از انگشت هایش را جلویش گرفت
۱۱.۲k
۰۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.