نوازش از من می خواهی و من

نوازش از من می خواهی و من
پرم از جای خالی
همه نوازش های نشده . . .
نگاه از من می خواهی
از دو چشمم
و من
سراپا نگاهم و
اینهمه مردمک انتظار را در من
نمی یابی . . . .
دیدگاه ها (۳)

آفتاب که می تابد پرنده که می خواند و نسیم که می وزد با خودم ...

خاک بر سرِ تمامِ این کلمات اگر تو از میانِ تمامشان نفهمی من ...

اصلا حالا تو هی شعر بخوان...از عاشقی بنویس...از عشق...اینها ...

ای تویی که نشسته ایی بر خیال شورانگیز اعجاز نگاه توخورشید را...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط