جای سرخ بوسه های داغ داغ

جای سرخ بوسه های داغ داغ
خنده های بی محابا توی باغ

رقص نرم روسری در دست باد
گیسو از شوق رهایی شاد شاد

عشق بود و.لحظه های پر امید
مهربانی زیر یک نور سپید

یک شب زیبا و هرجا ماه بود
راه من تا ماه او کوتاه بود

کم کمک دانستم اینها خواب بود
پرسه ای در کوچه مهتاب بود

#داریوش_میرزایی
دیدگاه ها (۱)

چنان تشنه ات بودم که بوسه هایت در رگهایم می دویدیک قلب شده ب...

عطرِ خیالت را زده ام...موهایم را باز کرده ام...موهایی که میر...

.🍂فردا...آمده است ...و ایستاده است...پیش روی من می‌پرسد ...چ...

#عکس_نوشته

Royal Veil — Part 13 : بعدازظهر تا شب (قبل از شام)بعدازظهر، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط