بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی

بشدی وُ دل ببردی وُ به دست غم سپردی

شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی

#سعدی
دیدگاه ها (۹)

چو برگ سبـــــز کز باد خــــزانی زرد می‌گرددنشیند هر که با م...

دارد پاییز می رسد ،انار نیستمکه برسم به دست های تو؛برگمپُر ا...

ردانگشتِ تو برگودیِ فنجان من استاز کجا دست به آینده‌ی فــالم...

چشم و ابروی خشن از بس که می آید به توگاهی آدم عاشق نامهربانی...

🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩شب و روز در خیالیو ندانمت کجایی...#سعدی

دل من پر زده این دل غم زده همه جا سر زدهببینه تو کجاییبه دلم...

شعر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط