📚 تشکیلات بهشتی (۱۵)
🔹۳ اصل در کارایی تشکلها
کارایی نهضتهای[تشکلهای] بزرگ تاریخی به ۳ اصل بزرگ ارتباط دارد: #مکتب، #رهبری، #جبهه_و_امکانات.
در آستانه وفات پیغمبر اکرم(ص) مکتبی زنده و جهانی تاسیس شدهبود. جبهه نسبتاً نیرومند و تربیت شدهای هم از مسلمانان آماده بود. "هرچند مسئلهٔ رهبری رفته رفته دچار کمبود و بالأخره انحراف شد؛ اما برد مکتب و جبههٔ تشکیل شده به نوبهٔ خود موج آفرین بود. پیشرفت سریع اسلام
در قرن اول و نهضت عظیم علمی و فکری در قرن بعد و همچنین نقش عظیم اسلام در فرهنگ و تمدن بشری، معلول غنای مکتب و تلاش مسلمانان اصیل و مجاهد بود.
🔹اصول سیاستهای ارتباطاتِ داخلیِ تشکیلات
سیاست و روابط داخلی ما باید کاملاً یرادرانه و خواهرانه و همانند روابط همرزمان در میدان مبارزه باشد: #صمیمی، #زنده، #روحدار و #شوقآفرین؛ نه شوقکُش! جواب سربالا دادن و حوالههای سرِخرمن فرستادن، عمل یک مبارز نیست!
یکی از دوستان از شعبهها یا از دفترها آمده بود میگفت: «اینجا هم که همین طور است!».
گفتم: «چه شده؟!»
گفت: «من برای گرفتن چیزی، به پنج میز ارجاع داده شدم!».
آقا مردم از این کارها خسته شدهاند.
ما باید این راههای بروکراسی رها کنیم.
سیستم جدیدی ابتکار بفرمایید! واسطهها را کم کنید.
اگر باید کسی به جایی مراجعه کند که حتماً برای انجام کار دو سه امضا لازم است، مراجعه کننده نباید به آنجا برود. خودِ جنابعالی با هر وسیلهای که دارید، بفرستید امضاهای دیگر را بگیرید، برگردانید و به مراجعه کننده بدهید! طرحی را برای این مسئله تنظیم کنید یا اصلاً امضاها را کم کنید.
امضاهای زیاد برای چیست؟
برداشت بسیاری از مراجعین این است که امضاها برای ابراز شخصیت و خودنشان دادن است. این برداشت عموم مردم است.
قصه آن لولَهنگدار(آفتابهدار) را که شنیدهاید؟ این قصه معروف میگوید: لولَهنگداری دَمِ یک توالت عمومی نشسته بود، چند آفتابه هم آب کرده بود و آن را جلو گذاشته بود. فردی آمد یکی از آفتابهها را برداشت که توالت برود.
گفت: آقا آن را زمین بگذار آن یکی را بردار! طرف رفت آن یکی را برداشت. هرچه نگاه کرد دید فرقی ندارد؛ یک لولهنگ دیگر است که آب هم دارد. برداشت و پرسید: خوب حالا من این را بردم؛ اما بگو ببینم این هم که مثل آن دیگری بود. فرق این دو کدام است؟!
گفت: هان! فرقش این بود که میخواستم بگویم من هم اینجا هستم. حالا خیلی از این ارجاعات مثل اینکه از این قبیل است که من هم اینجا هستم. دور میزِ من هم شلوغ باشد! شخصیت این است که دور میز آدم شلوغ باشد. اگر این بیماریها در دفتر حزب باشد، واویلا! این ضد اهداف حزب و ضد احزاب اسلام است.
📚تشکیلات بهشتی
@beheshti_book
ادامه دارد...
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
کارایی نهضتهای[تشکلهای] بزرگ تاریخی به ۳ اصل بزرگ ارتباط دارد: #مکتب، #رهبری، #جبهه_و_امکانات.
در آستانه وفات پیغمبر اکرم(ص) مکتبی زنده و جهانی تاسیس شدهبود. جبهه نسبتاً نیرومند و تربیت شدهای هم از مسلمانان آماده بود. "هرچند مسئلهٔ رهبری رفته رفته دچار کمبود و بالأخره انحراف شد؛ اما برد مکتب و جبههٔ تشکیل شده به نوبهٔ خود موج آفرین بود. پیشرفت سریع اسلام
در قرن اول و نهضت عظیم علمی و فکری در قرن بعد و همچنین نقش عظیم اسلام در فرهنگ و تمدن بشری، معلول غنای مکتب و تلاش مسلمانان اصیل و مجاهد بود.
🔹اصول سیاستهای ارتباطاتِ داخلیِ تشکیلات
سیاست و روابط داخلی ما باید کاملاً یرادرانه و خواهرانه و همانند روابط همرزمان در میدان مبارزه باشد: #صمیمی، #زنده، #روحدار و #شوقآفرین؛ نه شوقکُش! جواب سربالا دادن و حوالههای سرِخرمن فرستادن، عمل یک مبارز نیست!
یکی از دوستان از شعبهها یا از دفترها آمده بود میگفت: «اینجا هم که همین طور است!».
گفتم: «چه شده؟!»
گفت: «من برای گرفتن چیزی، به پنج میز ارجاع داده شدم!».
آقا مردم از این کارها خسته شدهاند.
ما باید این راههای بروکراسی رها کنیم.
سیستم جدیدی ابتکار بفرمایید! واسطهها را کم کنید.
اگر باید کسی به جایی مراجعه کند که حتماً برای انجام کار دو سه امضا لازم است، مراجعه کننده نباید به آنجا برود. خودِ جنابعالی با هر وسیلهای که دارید، بفرستید امضاهای دیگر را بگیرید، برگردانید و به مراجعه کننده بدهید! طرحی را برای این مسئله تنظیم کنید یا اصلاً امضاها را کم کنید.
امضاهای زیاد برای چیست؟
برداشت بسیاری از مراجعین این است که امضاها برای ابراز شخصیت و خودنشان دادن است. این برداشت عموم مردم است.
قصه آن لولَهنگدار(آفتابهدار) را که شنیدهاید؟ این قصه معروف میگوید: لولَهنگداری دَمِ یک توالت عمومی نشسته بود، چند آفتابه هم آب کرده بود و آن را جلو گذاشته بود. فردی آمد یکی از آفتابهها را برداشت که توالت برود.
گفت: آقا آن را زمین بگذار آن یکی را بردار! طرف رفت آن یکی را برداشت. هرچه نگاه کرد دید فرقی ندارد؛ یک لولهنگ دیگر است که آب هم دارد. برداشت و پرسید: خوب حالا من این را بردم؛ اما بگو ببینم این هم که مثل آن دیگری بود. فرق این دو کدام است؟!
گفت: هان! فرقش این بود که میخواستم بگویم من هم اینجا هستم. حالا خیلی از این ارجاعات مثل اینکه از این قبیل است که من هم اینجا هستم. دور میزِ من هم شلوغ باشد! شخصیت این است که دور میز آدم شلوغ باشد. اگر این بیماریها در دفتر حزب باشد، واویلا! این ضد اهداف حزب و ضد احزاب اسلام است.
📚تشکیلات بهشتی
@beheshti_book
ادامه دارد...
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
۷۸۸
۲۳ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.